مسیح قرن‌‌ها بعد از حضرت موسی(ع) به دنیا آمد، اما در سوره اعراف آیه ۱۵۷ خداوند در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت می‌‌کند؟

پاسخ اجمالی

خداوند در آیات سوره اعراف، حضرت موسی(ع) و برخی از بنی‌‌اسرائیل را خطاب قرار داده و آن دسته از بنی‌‌اسرائیل که مشمول رحمت هستند را توصیف می‌کند. و در ادامه می‌فرماید: «همان کسانى که از این رسول و پیامبر امّی که او را نزد خود [با همه نشانه‌‌ها و اوصافش‏] در تورات و انجیل نگاشته می‌‌یابند، پیروى می‌کنند …». اگر این آیه را در ادامه خطاب خداوند به موسی(ع) بدانیم این سؤال پیش می‌آید که چگونه خداوند برای تعلق رحمت خود پیروی از پیامبری را شرط می‌کند که هنوز نیامده و او را نوید داده شده به انجیلی می‌داند که هنوز نازل نشده؟


یکی از جواب‌‌ها این است که مراد از این آیه، بنی‌اسرائیل زمان پیامبر اسلام(ص) است که ایشان را درک کرده و رسالت ایشان به آنها رسیده باشد. این گروه از بنی‌اسرائیل مشمول رحمت الهی واقع نمی‌شوند، مگر این‌که به پیامبر اسلام ایمان بیاورند. به بیان دیگر؛ بنی‌اسرائیل اگر تقوای الهی داشته باشند و زکات خویش را بپردازند و به نشانه‌ها و دلائل زمان موسی(ع) ایمان بیاورند، شامل رحمت الهی می‌شوند، اما بنی‌اسرائیل زمان پیامبر اسلام علاوه بر این صفات باید از نبی أمّی(پیامبر اسلام) نیز تبعیت کنند.
 

پاسخ تفصیلی

حضرت موسی(ع) در یکی از میقات‌های خود که با هفتاد نفر از بنی اسرائیل همراه بود، شاهد خلافی از اطرافیان خود بود که در نتیجه آن؛ خداوند تصمیم به عذاب آنان گرفت. سپس موسی از خداوند طلب بخشش کرد و خداوند در جواب او فرمود: «عذابم را به هرکس بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است، پس به زودى آن‌را براى کسانى که تقوا پیشه می‌کنند و زکات می‌پردازند و به آیاتم ایمان می‌آورند، مقرّر و لازم می‌دارم».[۱]


در آیه بعد چنین آمده: ‌«الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىِ‏َّ الْأُمِّىَّ الَّذِى یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئهِ وَ الْانجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنهئهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَئثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتىِ کاَنَتْ عَلَیْهِمْ  فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ  أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».[۲] در این آیه شریفه، خداوند برای توصیف پیامبر خود صفات مهمی را ذکر می‌کند که نقش عمده‌ای در ایمان آوردن به او دارد و هر یک در بر دارنده مطالب مهمی است. این آیه را برخی در توصیف «لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ» در آیه قبل[۳] و برخی نیز بیانی بر «الَّذِینَ هُم بِایَاتِنَا یُؤْمِنُون» دانسته‌اند؛[۴] به این صورت که خداوند تعدادی از مصادیق مؤمنان به آیات الهی را بر می‌شمرد.


اما درباره آیه دو احتمال وجود دارد:


۱ – 
این آیه را، آیه‌ای مستقل در خطاب بدانیم؛ یعنی برخلاف آیات قبلی که به حضرت موسی(ع) خطاب شده، در این آیه، خطاب به پیامبر اسلام(ص) برگشته و به مناسبت در مورد اهل کتاب زمان او صحبت می‌کند؛ ‌که اگر آنها به پیامبر نوید داده شده‌ی در تورات و انجیل و دارای این صفات، ایمان آورند، رحمت خداوند شامل آنها می‌شود. این نوع برگرداندن خطاب، نشان از فصاحت کلام داشته و به لحاظ علم بلاغت، اشکالی ندارد. بنابر این، اشکال و نکته ابهامی در آیه وجود نخواهد داشت.


۲ – 
اما اگر این‌گونه معتقد شویم که آیه در ادامه گفتار خداوند به موسی(ع) است و خداوند گروهی دیگر از بنی‌اسرائیل، که مشمول رحمت او می‌شوند را بیان می‌فرماید و آنان پیروان پیامبری هستند که در تورات و انجیل به آمدن او نوید داده شده است. بر اساس این تفسیر دو پرسش به وجود می‌آید:
الف. چگونه موسی(ع) و بنی‌اسرائیل زمان او به رسولی که هنوز نیامده و انجیلی که قرن‌ها بعد نازل می‌شود، مورد خطاب قرار گرفته است؟
ب. به‌علاوه؛ چگونه خداوند رحمت خود را به گروهی اختصاص می‌دهد که پیروی از پیامبری کنند که هنوز نیامده و او را نوید داده شده به انجیلی می‌داند که هنوز نازل نشده؟ آیا این اختصاص رحمت و بیان آن، در حالی که شرایط تحقق آن وجود ندارد، بیانی درست است؟


پاسخ پرسش اول، روشن است به این‌که این پیش‌بینی‌ها در وحی الهی بسیار وجود داشته است؛ خداوند بر اساس علم خود نزول انجیل و رسول اسلام را پیش‌بینی کرده و به موسی(ع) نیز همین پیش‌بینی را خاطرنشان ساخته است. همان‌گونه که به پیامبر اسلام نیز اخباری از آینده داده و حتی برخی از آنان در قرآن نیز ذکر شده است.


اما در پاسخ سؤال دوم دیدگاه‌هایی وجود دارد:
۱ – 
منظور از «یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ»، پیروی عملی نیست، بلکه منظور تبعیت اعتقادی است برای آنها که در زمان موسی بوده‌اند و پیامبر اسلام را درک نکردند؛ یعنی رحمت خداوند به کسانی می‌رسد که به پیامبری که بدان نوید داده شده، معتقد باشند و یقین داشته باشند که وعده الهی تحقق خواهد یافت و چنین پیامبری مبعوث خواهد گردید و همچنین در انجیل نیز به ظهور ایشان نوید داده خواهد شد. همان‌گونه که مسلمانان به حکومت مهدی(عج) ایمان دارند.


۲ – 
مراد از این آیه بنی‌اسرائیل زمان پیامبر اسلام(ص) است که ایشان را درک کرده و رسالت ایشان به آنها رسیده باشد.[۵] این گروه از بنی‌اسرائیل مشمول رحمت الهی واقع نمی‌شوند، مگر این‌که به پیامبر اسلام ایمان بیاورند. به بیان دیگر؛ بنی‌اسرائیل اگر تقوای الهی داشته باشند و زکات خویش را بپردازند و به نشانه‌ها و دلائل زمان موسی(ع) ایمان بیاورند، شامل رحمت می‌شوند، اما بنی‌اسرائیل زمان پیامبر اسلام علاوه بر این صفات باید از نبی أمّی نیز تبعیت کنند.[۶]
بنابر هر یک از دو توجیه فوق، اشکالات مطرح شده پاسخ داده می‌شود.

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. اعراف، ۱۵۶،‌ «قَالَ عَذَابىِ أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ  وَ رَحْمَتىِ وَسِعَتْ کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ  فَسَأَکْتُبهُا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَ الَّذِینَ هُم بِایَاتِنَا یُؤْمِنُون».

[۲]. اعراف، ۱۵۷،‌ «همان کسانى که از این رسول و پیامبر أمّی که او را نزد خود [با همه نشانه‌ها و اوصافش‏] در تورات و انجیل نگاشته می‌یابند، پیروى می‌کنند پیامبرى که آنان را به کارهاى شایسته فرمان می‌دهد، و از اعمال زشت بازمی‌دارد، و پاکیزه‌ها را بر آنان حلال می‌نماید، و ناپاک‌ها را بر آنان حرام می‌کند، و بارهاى تکالیف سنگین و زنجیره‌ها [ىِ جهل، بی‌خبرى و بدعت را] که بر دوش عقل و جان آنان است برمی‌دارد پس کسانى که به او ایمان آوردند و او را [در برابر دشمنان‏] حمایت کردند و یاریش دادند و از نورى که بر او نازل شده پیروى نمودند، اینان همان رستگارانند».

[۳]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج ۴، ص ۷۴۹، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۴]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۲۷۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۵]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۳، ص ۴۰۳، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.

[۶]. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۱۵، ص ۳۸۰، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۲، ص ۱۶۵، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.