سلام علیکم؛ سوال: در آیات متعددی از قرآن مجید واژۀ «قرین» در سیاق های مختلف وارد شده است؛ از جمله در آیۀ ۳۸ سورۀ نساء که می فرماید: «وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِیناً فَسَاء قِرِیناً»، یا در آیۀ ۵۱ صافات می فرماید: «قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ»، همچنین در آیۀ ۳۶ سورۀ زخرف می فرماید: «وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ». دوباره در همین سوره و در آیۀ ۳۸ آمده است: «… فَبِئْسَ الْقَرِینُ». همینطور در سورۀ ق آیۀ ۲۳ می فرماید: «وَقَالَ قَرِینُهُ» و بالاخره در همین سوره و در آیۀ ۲۷ می خوانیم: «قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ…» سؤال این است که منظور از قرین در این آیات چیست؟

پاسخ اجمالی

واژه «قرین» از ریشه «قرن» در لغت به رفیق، همنشین، و همراهی که به انسان نزدیک است، معنا می شود.[۱]

این معنا با توجه به عبارات پیرامونی آن، مصادیق خود را پیدا می کند؛ از این رو است که در قرآن کریم، در آیه ای شیطان مصداق «قرین» ذکر شده است: «و آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان ‏دادن به مردم انفاق مى‏ کنند، و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست) و کسى که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینى است».[۲]

 

و در جایی دیگر فرشته: «وَ قالَ قَرینُهُ هذا ما لَدَیَّ عَتید»؛[۳] فرشته همنشین او مى‏گوید: این نامه اعمال او است که نزد من حاضر و آماده است.

و در جای سوم مصداقش دوست و رفیق است: «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی‏ قَرین*یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقین‏….‏»؛[۴] کسى از آنها مى‏گوید: «من همنشینى داشتم که پیوسته مى ‏گفت: آیا (به راستى) تو این سخن را باور کرده‏اى که وقتى ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، (بار دیگر) زنده مى‏ شویم و جزا داده خواهیم شد؟!

 

شایان توجه است که اگرچه در قرآن کریم، در اکثر موارد استعمال قرین، معنای «همراه بد» مصادیق آن بوده، اما لزوماً نمی تواند معنای قرین، همراه و همنشین بد باشد؛ چرا که در متون روایی به همنشین خوب نیز قرین اطلاق شده است. مانند این روایات:

 

۱ – «نعم القرین الدین»؛[۵]بهترین همراه دین است.

 

۲ – «علیک بالعفه فإنها نعم القرین»؛[۶]عفت و پاک دامنی پیشه کنید که بهترین همراه و مصاحب است.

 

۳ – «… وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَی»؛[۷]بهترین رفیق و همراه رضایت خداوند است.

 

 

منمبع:اسلام کوئست


[۱]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۱۴۷، واژه «قرین»؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۵، ص ۳۱۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ ش.

[۲]. نساء، ۳۸٫

[۳]. ق، ۲۳٫

[۴]. صافات، ۵۱- ۵۳٫

[۵]. تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۸۵، دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶ش.

[۶]. همان.

[۷]. نهج البلاغه، ص ۴۶۹، دار الهجره، قم.