آیه ۳۸ سوره مریم می‌فرماید: «أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنا…» و آیه ۲۶ سوره کهف می‌فرماید: «لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ…»؛ معنای «اسمع» و «ابصر» چیست؟

پاسخ اجمالی

در دو آیه مورد پرسش می‌خوانیم:
۱ – «
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنا لکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ»؛[۱] در آن روز که نزد ما می‌آیند، چه گوش‌هاى شنوا و چه چشم‌هاى بینایى پیدا می‌کنند! ولى این ستمگران امروز در گمراهى آشکارند!


۲ – «
قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا یُشْرِکُ فی‏ حُکْمِهِ أَحَداً»؛[۲] بگو: خداوند از مدّت توقفشان آگاه‌تر است غیب آسمان‌ها و زمین از آن اوست! راستى چه بینا و شنواست! آنها هیچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند! و او هیچ‌کس را در حکم خود شرکت نمی‌دهد!


درباره کلمات «أسمع» و «أبصر» در هر دو آیه نکاتی بیان می‌شود:
یک. «أسمع» و «أبصر» در هر دو آیه شریفه به صورت تعجّبی تفسیر و ترجمه شده‌اند؛ در آیه اول؛ یعنی «در روز قیامت چه شنوا و بینا خواهند شد!» و در آیه دوم؛ یعنی «خداوند چه بینا و شنواست!». پس این دو آیه شریفه؛ از جهت بیان اصل تعجّب و شگفت‌انگیزی یک حقیقت و واقعیّت مشترک هستند. اما تفاوت آنها در متعلق و محتوای تعجّب است که در نکته زیر این تفاوت روشن می‌شود.
دو. «أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ» در آیه اول: تعجّب و شگفتی‌ از این لحاظ است که در صحنه قیامت وقتی نیروى شنوایى و بینایى پیروان کفر و ستمگران به رشد برسد و به طور شهود، حقایق را مشاهده کنند، چه توجه و آگاهی شگفت‌انگیزی نسبت به توحید پیدا می‌کنند در صورتى که در دنیا با آن همه دلایل محکم الهی -از فرستادن پیامبران، وحی، عقل و معجزات- از آن حقایق غافل بوده و کفر و ظلم خود ادامه می‌دادند. مشاهده آن دادگاه و آثار اعمال، خواب غفلت را از چشم و گوش انسان می‌برد، و حتى کور دلان، آگاه و دانا می‌شوند، ولى چه سود که این بیدارى و آگاهى به حال آنها مفید نیست. بنابراین، تعجب در این آیه شریفه؛ متضمن معناى نوعی تهدید و وعید است.[۳]


سه. جمله «أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ» در آیه دوم: براى بیان عظمت علم خدا می‌باشد؛ یعنى او به قدرى بینا و شنوا است که انسان را در شگفتى فرو می‌برد. ذکر این دو کلمه به صورت صیغه‏ تعجب، بیان‌گر این است که چشم و گوش خدا فوق تصوّر و ادراک آدمی است و ادراک خدای متعال از حدّ معمول هر شنونده و بیننده‌اى خارج است؛ زیرا او لطیف‌ترین و کوچک‌ترین چیزها را درک می‌کند؛ لذا اعمال و رفتار و گفتار بندگانش بر او هیچ پوشیده نیست.[۴]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. مریم، ۳۸.

[۲]. کهف، ۲۶.

[۳]. حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ۱۰، ص ۳۷۸، کتابفروشى لطفى، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ق؛ ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فى تفسیر القرآن المجید، تحقیق: قرشى رسلان، احمد عبدالله، ج ۳، ص ۳۳۳، نشر دکتر حسن عباس زکى، قاهره، ۱۴۱۹ق؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۷۲، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۴]. طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۲، ص ۳۶۱، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش؛ بیضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلى، محمد عبد الرحمن، ج ۳، ص ۲۷۸، ‏دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق؛ فیض کاشانى، ملا محسن، الأصفى فى تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتى، محمدحسین، نعمتى، محمدرضا، ج ۲، ص ۷۱۳، ‏مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.