مراد از طاغوت در قرآن چیست؟

پاسخ اجمالی

«طاغوت» از مادّه «طغى» و «طغو» به معناى تجاوز و بالا رفتن از حدّ معروف، پسندیده و اعتدال است، راغب آن‌را تجاوز حدّ در گناه می‌داند.[۱]
برخی گفته‌اند طاغوت صیغه مبالغه است؛ مانند کلمه «ملکوت» و «جبروت» که مبالغه در مالکیت و جباریت است. این کلمه در مواردى استعمال می‌شود که وسیله طغیان باشند؛ مانند اقسام معبودهاى غیر خدا، نظیر بت‌ها و شیطان‌ها و جن‌ها و پیشوایان ضلالت از بنى آدم، و هر پیشوایی که خداى تعالى راضى به پیروى از آنها نیست. این کلمه در مذکر و مؤنث و مفرد و تثنیه و جمع، مساوى است و تغییر نمی‌کند.[۲]
برخی از مفسران معتقدند؛ طاغوت، از ماده طغیان، به معناى لغوى و وسیع، هر خود خواه و سرکش بر اندیشه و آزادى و حق مردم است. موارد و اشخاصى که در معناى آن بیان کرده‌‏اند؛ مانند شیطان، کاهن، سران گمراهى، سرکشان انس و جن و نفس طغیانگر، به مقتضاى دریافت گوینده و یا شنونده است.[۳]


لذا طغیان، سرکشى و خروج از مسیر طبیعى و فطرى است. طغیان آب، آن است که از بستر طبیعى و ساخته خود بیرون رود و آبادى و مزارع را ویران کند. طغیان شخص بر خود، چیرگى خوى خودبینى و یا بعضى از قواى حیوانى است که فطریات و مواهب انسانى را فراگیرد. طغیان بر خلق، سلطه جابرانه بر حقوق و مواهب آنها است که نتیجه‏‌اش به وجود آوردن فساد در زمین خواهد بود، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ* فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ»؛[۴] همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند، و فساد فراوان در آنها به بار آوردند.


منشأ طغیان، نفس و خواسته‌های نفسانی است که خود را به آنچه دارد بی‌‏نیاز از خدا پندارد. آن‌چیز می‌تواند بت مال باشد، یا قدرت و یا دانشى که وهم انگیز و غرورآور باشد.[۵] «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛‏[۶] چنین نیست (که شما می‌پندارید) به یقین انسان طغیان می‌کند، از این‌که خود را بی‌نیاز ببیند!
لذا هر مورد پرستشی غیر از خدا همه طاغوت‌‏اند، چه شیطان باشد یا بت و یا هر چیز دیگر … طاغوت هر کسى نفس اماره او است که به بدى فرمان می‌د‌هد و انسان را از مسیر مستقیم به ضلالت و گمراهی می‌کشاند.[۷]
در همین راستا است که در احادیث می‌خوانیم: «کُلُّ حَاکِمٍ یَحْکُمُ بِغَیْرِ قَوْلِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَهُوَ طَاغُوت»؛‏[۸] هر حاکمی که به غیر آموزه‌های ما اهل بیت حکم کند طاغوت است؛ زیرا می‌دانیم که بر اساس حدیث ثقلین، اهل بیت(ع) مانند قرآن به عنوان مرجعی برای حکم به شمار آمده و به طور طبیعی هر کس با آن دو مخالفت کند، نسبت به خدا و رسولش طغیان‌گر است.‏

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۵۲۰، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۲]. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج ‏۳، ص ۳۲۳، تهران، مرکز نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۲، ص ۳۴۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۳]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏۲، ص ۲۰، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.

[۴]. فجر، ۱۱- ۱۲.

[۵]. پرتوی از قرآن، ص ۲۰۷- ۲۰۸.

[۶]. علق، ۶.

[۷]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عده الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ‏۱، ص ۶۹، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.

[۸]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى، دعائم الإسلام، محقق، مصحح، فیضى، آصف‏، ج ‏۲، ص ۵۳۰، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‏، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.