باب حطه چیست و چرا در روایات مَثَل اهل بیت را مثل باب حطه به‌کار برده شده است؟

پاسخ اجمالی


داستان‌های بسیاری از یهودیان در قرآن نقل شده است که برخی از آنها پیرامون سرزمین مقدس است. در یکی از این آیات، نحوه ورود آنان به این سرزمین این‌گونه بیان شده است: «وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَهَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنین»؛‏[۱] و [به خاطر بیاورید] زمانى را که گفتیم: در این شهر(بیت المقدس) وارد شوید! و از نعمت‌هاى فراوان آن، هر چه می‌خواهید بخورید! و از درب [معبد بیت المقدس] با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! به دنبال آن، خطاهاى شما را خواهیم بخشید و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهم داد.
تفسیر این آیه شریفه در نکات زیر بیان می‌شود:

۱ – در این آیه، دستور پروردگار به یهودیان مبنی بر ورود به شهر مقدس نقل شده است. اما در این‌که مراد از این شهر چه شهری است، میان مفسران اختلاف دیدگاه وجود دارد؛ که برخی آن‌را بیت المقدس دانسته‌[۲] و گروهی نیز شهرهای دیگری را مطرح کرده‌اند[۳]
خداوند در کنار این تکلیف، نعمت‌های این شهر حاصل‌خیز و پربرکت را نیز در اختیار آنان قرار داده و دستشان را در استفاده از طعام‌ها و نعمت‌های این شهر، باز می‌گذارد.[۴]

۲ – زمانی که یهودیان توانستند این شهر را فتح کنند، خداوند به آنها دستور می‌دهد به شکرانه این فتح بزرگ، در حال شکر، از درب خاصی وارد شوند.[۵] این سفارش برای یک درب مشخص، می‌باشد که البته در این‌که نام این درب چه بوده؛ بسیاری از مفسران شیعه[۶] و اهل سنت[۷] نام این درب را «حطّه» دانسته‌اند.
کلمه «حطّه» خبر برای مبتدای محذوف «مسألتنا؛ درخواست ما» است.[۸] منظور از «حطّه» نیز ریزش گناهان می‌باشد.[۹] در نتیجه معنای آیه این است؛ «بگویید؛ درخواست ما این است که ما را از گناهان، پاک نمایی».
با تمام اینها، خداوند در آیه بعد، نافرمانی بنی‌اسرائیل از این دستورات را ذکر می‌کند: «ولى آنان که ستمکار بودند گفتار خدا را بر خلاف آن تغییر دادند و ما نیز در برابر این نافرمانى، عذابى از آسمان بر آنان فرستادیم».[۱۰]

 


ذیل این آیات، روایاتی ذکر شده که «اهل بیت(ع)» را به «باب حطه» تشبیه کرده است:
پیامبر اکرم(ص): «مَثَل اهل بیت من در میان شما، مانند کشتی نوح(ع) است؛ هر که بر آن سوار شود، نجات می‌یابد و هر که سوار نشود، از بین می‌رود. همچنین اهل بیت چون باب حطه‌اند که هر که از آن وارد شود؛ نجات ‌یافته و کسی که از آن داخل نشود؛ هلاک می‌شود».[۱۱]
امام علی(ع): «برای بنی‌اسرائیل، باب حطّه‌ای بود و ای امت پیامبر! برای شما نیز باب حطه‌ای قرار داده شده که همان اهل بیت پیامبرند. به شما امر شده از افراد هدایت‌شده‌ اهل بیت پیروی کنید؛ تا بدین وسیله، گناهان شما بخشیده شود … باب حطه شما از حطه بنی‌اسرائیل برتر است؛‌ زیرا برای آنها از چوب بوده ولی ما اهل بیت؛ ناطق، صادق، مورد رضایت خداوند، هادی و فاضل هستیم».[۱۲]
روایات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند.[۱۳]
مجموعه این روایات، ارتباطی به کلمه «حطه» در آیه مورد بحث ندارند؛ بلکه بر این مبنا می‌باشند که درب مذکور در آیه به نام «حطه» بوده و بنی‌اسرائیل برای نجات باید از آن درب و با حالتی خاص وارد می‌شدند، تا نجات یافته و رستگار شوند. اما وسیله رستگاری مسلمانان اهل بیت(ع) می‌باشند و به عبارتی مراد این است که اهل بیت(ع) به منزله آن درگاه می‌باشند که هر که از بنی‌اسرائیل، به آن پناه آورد، گناهان او آمرزیده شد، به همین طریق، هر کس به اهل بیت پیامبر(ع) پناه آورد، نجات خواهد یافت.[۱۴]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. بقره، ۵۸٫ آیه ۱۶۱ سوره اعراف نیز تا حد زیادی مشابه با این آیه است.

[۲]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۳۷، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عده الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ۱، ص ۲۰۳، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.

[۳]. ثعلبی نیشابوری، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۰۱، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۱۳۵، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.

[۴]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ۱، ص ۲۴۷، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۵]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۱، ص ۱۷۴، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.

[۶]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۱، ص ۲۶۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۶۸، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛

[۷]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱، ص ۴۱۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۱، ص ۷۱، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.

[۸]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۱۳۵، دمشق‏، بیروت، دار الرشید، مؤسسه الإیمان، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ق.

[۹]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۲۴۲، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۱۰]. بقره، ۵۹.

[۱۱]. شیخ طوسی، الامالی، ص ۶۰، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ همچنین با اندکی تفاوت در: صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی،‏ ج ۱،‌ ص ۲۹۷، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ أبو القاسم طبرانی، سلیمان بن أحمد، الروض الدانی(المعجم الصغیر)، محقق، محمد شکور محمود الحاج أمریر، ج ۱، ص ۲۴۰، بیروت، دار عمار، المکتب الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ شجری جرجانی، یحیى بن حسین، ترتیب الأمالی الخمیسیه، تحقیق، محمد حسن محمد حسن إسماعیل، ج ۱، ص ۱۹۹، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.

[۱۲]. عسکری، امام ابومحمد حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص ۵۴۶، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

[۱۳]. ر.ک: خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الاثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف،‏ ص ۳۴، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق؛ ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص ۴۴، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.

[۱۴]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینی ارموی محدث، جلال‌الدین، ج ۶، ص ۱۸۶، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.