منظور خداوند در آیه ۱۲سوره جاثیه که می‌فرماید: «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ»، چیست؟! قبلا از جواب شما متشکرم.

پاسخ اجمالی

خدای متعال آن‌قدر به انسان شخصیت و ارزش داده که تمام موجودات عالم هستى را مسخر او کرده و در مسیر منافع وی قرار داده است، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه‌‏ها و دریا‏ها، جنگل‌ها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع زیر زمینى، و … همه این موجودات را به خدمت انسان درآورد، تا از نعمت‌های او بهره گیرند و به غفلت نخورند.
قرآن کریم در یکی از آیاتش به این موضوع پرداخته و می‌فرماید: «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون»؛[۱] او آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته، در این نشانه‌‏هایى است براى کسانى که اندیشه می‌کنند.
در این‌جا خدا تسخیر همه موجودات در آسمان‌ها و زمین را براى انسان‌‏ها به رخ می‌کشد. معناى تسخیر همه موجودات آسمانی و زمینی براى انسان، این است که اجزای عالم ظاهر همه بر طبق یک نظام جریان دارد، و نظامى واحد بر همه آنها حاکم است و بعضى را به بعضى دیگر مرتبط، و همه را با انسان مربوط و متصل می‌سازد، در نتیجه انسان در زندگى خود از موجودات آسمانی و زمینی بهره‌مند می‌شود، و روز بروز دامنه بهره‌‏گیرى جوامع بشرى از موجودات زمینى و آسمانى گسترش می‌یابد، و آنها را از جهات گوناگون واسطه رسیدن به اهداف خود یعنى مزایاى زندگی خود قرار می‌دهد، پس به همین جهت تمامى این موجودات بالقوه مسخر انسان‌اند و به تدریج و در طول زمان، بسیاری از این منافع به مرحله فعلیت می‌رسند.
اما عبارت «جمیعاً منه» ناظر به چه حقیقتی است؟
کلمه «من» در «منه» ابتداء را می‌رساند، و ضمیر آن به خداى تعالى برمی‌گردد، و این جار و مجرور حال است براى آنچه در آسمان‌ها و زمین می‌باشد. در نتیجه معنایش این می‌شود که خداى تعالى تمامى آنچه را که در آسمان‌ها و زمین است مسخر انسان کرد، در حالی‌که هستى همه آنها از ناحیه خدا آغاز شده است.
پس هستی همه موجودات از ناحیه خدا آغاز شده؛ زیرا که او آنها را ایجاد کرده، در حالی‌که قبل از ایجاد، الگویش را از جایى نگرفته است. همچنین آثار و خواص آنها نیز مخلوقات خدای یکتا هستند که یکى از آثار و خواص آنها همین ارتباط آنها به یکدیگر است که نظام جارى در آنها به وجود آورده، نظامى که با زندگى انسان‌ها مرتبط است. همان‌گونه که در جاى دیگر فرمود: «اللَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ»؛[۲] خداوند آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن‌را بازمی‌گرداند. همچنین فرمود: «إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ»؛[۳] او است که آفرینش را آغاز می‌کند و بازمی‌گرداند.[۴]
البته مفسران در معنای «جَمِیعاً مِنْهُ» احتمالات دیگری را نیز مطرح کرده‌اند؛ مانند:
۱ – 
تمام اینها رحمتى است از طرف پروردگار براى شما.
۲ – اینها همه زیاده‌بخشى«تفضّل» و احسان پروردگار است.[۵]
در پایان آیه می‌افزاید: در این نشانه‌‏هاى مهمى است براى کسانى که تفکر و اندیشه می‌کنند: «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ».
در این‌جا انسان را به تفکر در آیات الهی فرامی‌خواند تا از راه تفکر و اندیشه در آنها، به حقایقى بزرگ دست یابد. با وجود آن‌که در تمام زندگى نشانه‌‏هایى است که اشاره به این حقایق دارد، اما هدف از بیان اینها بیدارى انسان‌هاى غافل و به حرکت درآوردن آنها در مسیر هدف خلقت و سیر الى اللَّه است.[۶]

 

اسلام کوئست


[۱]. جاثیه، ۱۳.

[۲]. روم، ۱۱.

[۳]. بروج، ۱۳.

[۴]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۸، ص ۱۶۱- ۱۶۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۵]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۹، ص ۱۱۲ تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۶]. ر. ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲۱، ص ۲۴۵، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.