در داستان حضرت سلیمان نبی(ع) می‌خوانیم که حضرتش پس از اطلاع از عدم حضور هدهد، فرمود اگر دلیل موجهی برای غیبتش نداشته باشد، او را ذبح یا عذاب شدید می‌کنم. آیا این مقدار خشونت و عدم انعطاف برای پیامبر خدا روا است؟!

پاسخ اجمالی

قرآن کریم در داستان تخلف هدهد نسبت به فرمان حضرت سلیمان(ع) می‌فرماید: «وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقالَ ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبینَ* لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدیداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبینٍ»؛[۱] (سلیمان) در جست‌وجوى آن پرنده [هدهد] برآمد و گفت؛ چرا هدهد را نمی‏بینم، نکند او حضور ندارد؟! (در این صورت) او را کیفر شدیدى خواهم داد، یا او را ذبح می‌کنم و یا باید دلیل روشنى (براى غیبتش) بیاورد.
نقل می‌کنند حضرت سلیمان(ع) هنگام مسافرت خود در منزلى پیاده شد که آب نداشت، و سلیمان از مکان آب در آن حوالی آگاه نبود. و چون هدهد، حضرت سلیمان را در این‌ موارد به محل آب راهنمایى مى‏کرد؛ لذا حضرت سلیمان به جست‌وجوى هدهد پرداخت.[۲]
تعبیر به «من هدهد را نمى‏بینم، نکند که حضور نداشته باشد؟!» ممکن است اشاره به این باشد که آیا او بدون هیچ بهانه‌ای حضور ندارد و یا با عذر موجهى غیبت کرده است؟
در این‌جا سلیمان(ع) هدهد را غیاباً محکوم نکرد، بلکه تهدید را مشروط به ثبوت تخلف نمود؛ یعنی اگر هدهد برای این غیبتش دلیل نداشته باشد، او را عذاب شدید می‌کنم و یا سر می‌برم. حتى براى تهدید خود دو مرحله قائل شد که متناسب با مقدار گناه بوده باشد؛ مرحله مجازات بدون اعدام، و مرحله مجازات اعدام.
گفتنی است که سلیمان در این‌جا نشان داد، حتى در برابر پرنده ضعیفى تابع دلیل و منطق است و هرگز تکیه بر قدرت و تواناییش نمی‌کند.[۳]
در ارتباط با برخورد شدید حضرت سلیمان نسبت به تخلف هدهد باید گفت:

۱ – پرندگانی که در خدمت سلیمان(ع) بودند، کاملاً توجیه شده و حجت بر آنان تمام بود. و هر یک دارای وظایف خاصی بودند؛ مانند نظامیانی که هرگونه سستی در انجام وظیفه، برای آنان نوعی خیانت به شمار آمده و مجازات شدیدی دامن‌گیرشان خواهد شد.

۲ – حضرت سلیمان علاوه بر رسالت، حاکمیت و زمام‌داری مردم سرزمینش را نیز بر عهده داشت؛ لذا روش پادشاهان و فرماندهان لشکر را پیش گرفته است. فرمانده لشکر وقتى ببیند یکى از اعضاى لشکر غیبت کرده، او را به این جرم سرزنش و مؤاخذه می‌کند؛ زیرا هر یک از اعضای لشکر داراى شغل و وظیفه‌ای است که اگر بدون اجازه و انتخاب جانشین غیبت کند، کار نیروها مختل می‌شود، و شاید غیبت یکى از اعضا سبب نابودی همه لشکر گردد.[۴]

۳ – شاید حضرت سلیمان فکر کرد بیرون رفتن بدون اجازه هدهد، دیگران را نیز به مراعات نکردن نظم و انضباط تشویق کند؛ از این‌رو او را تهدید به عذاب کرد.[۵]
طبیعی است در صورت برخورد نکردن با نظامیان وظیفه نشناس، سستی و کاهلی در میان دیگر نظامیان بیشتر خواهد شد؛ لذا یک حکومت سازمان یافته و منظم و پر توان، چاره‏اى ندارد جز این‌که تمام فعل و انفعالاتى را که در قلمرو حکومت او واقع می‌شود زیر نظر داشته باشد، حتى بود و نبود یک پرنده و یک مأمور عادى را از نظر دور ندارد، و این یک درس بزرگ است.
بنابر این، برخورد شدید و همراه با خشونت حضرت سلیمان نسبت به هدهد؛ به دلیل تخلف و نافرمانی وی از حاکم خویش بود، تخلفی بسیار حیاتی که ممکن بود به نابودی بسیاری از همراهان و لشکریان سلیمان بینجامد.

 

اسلام کوئست


[۱]. نمل، ۲۰- ۲۱.

[۲]. ر. ک:  طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۷، ص ۳۴۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏۳، ص ۳۵۸، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.

[۳]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۵، ص ۴۴۰- ۴۴۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۴]. گنابادى، سلطان محمد، تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده، ج ‏۳، ص ۱۷۰، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق.

[۵]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏۹، ص ۱۶۰، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.