در آیه ۷۵ سوره صاد خداوند می‌فرماید: «لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ»؛ آدم را با دستان خود آفریده‌‌ام. این آیه و آیات همچنین متشابه را چه کسانی از علمای اهل سنت به قدرت و قوّت و خلق بی‌‌واسطه تفسیر نموده‌‌اند؟

پاسخ اجمالی

در آیه مورد پرسش می‌خوانیم: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ».[۱] 
برخی از مفسّران[۲] و متکلّمان اهل سنت مانند ابو الحسن اشعری[۳] «بیدیّ» را به همان معنای ظاهری آن؛ یعنی دست گرفته و گفته‌اند خداوند با دو دست خویش حضرت آدم(ع) را خلق کرد. این تفسیر، جسمانی بودن خداوند را در پی دارد که همان برداشت نادرست گروه مجسّمه و مشبّهه است. مجسّمه و مشبهه خداوند متعال را تشبیه به خلق کرده و برایش جا و مکان اثبات می‌کنند و می‌گویند: بر عرش جاى دارد و پاها بر کرسى نهاده، سر و دست و اعضا دارد و هرچه را که جا و مکان نباشد آن معدوم است، نه موجود.[۴] همچنین اشاعره معتقدند هر صفتى که در قرآن و حدیث براى خداوند آمده است، باید به همان معناى ظاهرى تفسیر گردد؛ هر چند از قبیل صفات جسمانى مانند دارا بودن پا، دست، صورت و غیره باشد. با این‌حال، براى این‌که خویشتن را از مشبِّهه و مجسِّمه جدا سازند، ترکیب «بلا تشبیه» یا «بلا کیف» را با چنین صفاتى همراه می‏سازند.[۵]


اما این تفاسیر و نظرات درست نیست؛ و خداوند جسم نیست؛ چرا که جسم داشتن مستلزم محدودیت‌هایی است که با خدایی منافات دارد؛ مثلاً اگر خداوند جسم داشته باشد باید در یک مکان خاص قرار گیرد و اگر خداوند در یک مکان خاص قرار گیرد مکان‌های دیگر از وجود خداوند خالی خواهد بود در صورتی که خداوند همه جا حاضر و ناظر است.[۶]


به علاوه مفسّران و متکلّمان شیعه[۷] و حتی برخی از مفسّران اهل سنت[۸] مقصود از «یدیّ» در آیه شریفه را، قدرت الهی معنا و تفسیر کرده‌اند. بدیهى است تعبیر به «یدىّ» (دو دست) به معناى دست‌هاى حسّى نیست که او از هر گونه جسم و جسمانیت پاک و منزّه است، بلکه دست در آیه شریفه «لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ» کنایه از قدرت الهی است،[۹] و تثنیه آن، اشاره به قدرت کامله الهی در آفرینش آدم دارد؛[۱۰] در بعضى تفاسیر مذکور است که مراد از یدین ید قدرت و ید نعمت است؛ یعنى چه چیز مانع تو شد از آن‌که سجده کنى آن چیزى را که با دست قدرت و دست نعمت خود آفریدم؟!

 


چرا که انسان معمولاً قدرت خود را با دست اِعمال می‌کند؛ لذا در تعبیرات روزمره این کلمه در معناى قدرت، فراوان به کار می‌رود، گفته می‌شود فلان کشور در دست فلان گروه است، یا فلان معبد و ساختمان بزرگ به دست فلان شخص ساخته شده، گاه گفته می‌شود دست من کوتاه است یا دست تو پُر است. دست در هیچ‌کدام از این استعمالات به معناى عضو مخصوص نیست، بلکه تمام اینها کنایه از قدرت است. و از آن‌جا که انسان کارهاى مهم را با دو دست انجام می‌دهد، و به کار گرفتن دو دست نشانه نهایت توجه و علاقه انسان به چیزى است، ذکر این تعبیر در آیه فوق کنایه از عنایت مخصوص پروردگار و اعمال قدرت مطلقه‌اش در آفرینش انسان است.[۱۱]
بنابراین، ترجمه صحیح آیه چنین است: «گفت: اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟! آیا تکبّر کردى یا از برترین‌ها بودى؟! (برتر از این‌که فرمان سجود به تو داده شود!)».

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. صاد، ۷۵.

[۲]. ر.ک: طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲۳، ص ۱۱۹، دار المعرفه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق: سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج ۳، ص ۲۱۴۷، فرهنگ نشر نو، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.

[۳]. ر.ک: ذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد، العلو للعلی الغفار فی إیضاح صحیح الأخبار وسقیمها، محقق: أبو محمد أشرف بن عبد المقصود، ص ۲۱۷، مکتبه أضواء السلف، الریاض، چاپ اول، ۱۴۱۶ق؛ آلوسی، نعمان بن محمود، جلاء العینین فی محاکمه الأحمدین، ص ۲۵۳ و ۴۶۳، مطبعه المدنی، ۱۴۰۱ق.

[۴]. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامى، ص ۳۹۰، آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.

[۵]. پژوهشکده تحقیقات اسلامى، فرهنگ شیعه، ص ۷۹، زمزم هدایت، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش؛ جامی علی، أبو أحمد محمد، الصفات الإلهیه فی الکتاب والسنه النبویه فی ضوء الإثبات والتنزیه، ص ۱۶۰، المجلس العلمی بالجامعه الإسلامیه، المدینه المنوره، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.

[۶]. ر.ک«ایمان به خدا و مسئله تجسم»، سؤال ۱۲۱۱۰؛ «جسمانی نبودن خداوند از دیدگاه قرآن»، سؤال ۲۰۱۴۷؛ «امکان شناخت خدا»، سؤال ۹۸؛ «شیعه و سنی و رؤیت خدا»، سؤال ۸۴۰۸.

[۷]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتی، محمدحسین، نعمتی‏، محمدرضا، ج ۲، ص ۱۰۷۶، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج ۳، ص ۸۴۴، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش؛ شیخ صدوق، الاعتقادات، ص ۲۳ – ۲۴، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.

[۸]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۲۳، ص ۱۹۱، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا؛ نووی جاوی، محمد بن عمر، مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، تحقیق: الصناوی، محمد أمین، ج ۲، ص ۳۲۲، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق: عبدالشافی محمد، عبدالسلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.

[۹]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۳۳۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۱۰]. ر.ک: تفسیر شریف لاهیجی، ج ۳، ص ۸۴۴؛ کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۸، ص ۶۹، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ش.

[۱۱]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۳۳۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.