قرآن می‌فرماید: «خداوند فقط از پرهیزکاران می‌پذیرد». اگر این‌گونه است، کسی که تازه شروع به جهاد با نفس کرده باشد و تا رسیدن به تقوا مدت زمانی طول می‌کشد. در این فاصله حکم اعمال خیر چگونه است؟ آیا مقبول درگاه حق تعالی واقع می‌شود یا خیر؟

پاسخ اجمالی

در داستان فرزندان حضرت آدم(ع) از میان قربانی آن دو، تنها قربانى هابیل مورد قبول پروردگار قرار گرفت و قربانى قابیل پذیرفته نشد.
قرآن در جریان نقل این داستان می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین»؛[۱] خدا تنها از پرهیزکاران مى‌‏پذیرد!
در ارتباط با پذیرش اعمال از پرهیزکاران باید گفت؛ از آموزه‌های دینی استفاده می‌شود که تقوا امری نسبی بوده و دارای درجات و مراتب است. در روایات نیز به نسبی بودن تقوا تصریح شده است. از امام صادق (ع) نقل شده، تقوا بر سه گونه است:

 

۱ – تقوا به سبب و در راه خداوند متعال: و آن ترک کردن امور حلال است، تا چه رسد به امورى که مشتبه به غیر حلال باشد.

 

۲ – تقواى از خوف خدا: و آن ترک امور مشتبه به حرام است، تا  چه رسد به آنچه حرام باشد.

 

۳ – تقواى از خوف عذاب پروردگار: و آن ترک محرمات است.

صورت اول؛ تقواى خاص الخاص است، و مخصوص به خواص مؤمنان و بندگان برگزیده پروردگار متعال و اولیای الهی است.

صورت دوم؛ تقواى خاص است که اختصاص به افرادى دارد که در راه سلوک و در طریق تکمیل ایمان و در مقام ریاضت و مجاهدت هستند.

صورت سوم؛ تقواى عام است که همه طبقاتی که در راه و اسلام هستند را شامل مى‌‏شود.
تقوا و حالت خوددارى از خلاف و عصیان از لحاظ به دست آوردن صفای باطن و طهارت نفس، مانند آب صافی است که در نهرى جارى مى‌‌‏شود، و درختان گوناگون به شکل‌ها و جنس‌ها و رنگ‌هاى مختلف که در اطراف آن نهر هستند، از آن آب استفاده کرده، و هر درختى به اختلاف استعداد و نیازمندى، و به تناسب خصوصیات طعم و مزه و لطافت و رنگ خود از آن تغذیه مى‌‏کنند، سپس مردم از آن درخت‌ها به انواع مختلف استفاده کرده، و از چوب و برگ و میوه‌هاى آنها به اقتضاى طبایع و خصوصیات آنها بهره‌مند می‌شوند.[۲]


بنابراین تقوا از امور نسبی است و هرکس به اندازه‌ای که از گناهان، محرمات، رذایل اخلاقی و مکروهات فاصله بگیرد، به همان اندازه به خدا نزدیک‌تر خواهد شد و بهره‌ای از تقوا دارد؛ از این‌رو است که قرآن کریم می‌فرماید « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ».[۳] تعبیر به «أتقی» در آیه شریفه خود شاهد بر این مدعا است.


لذا این‌که خداوند فقط کار افراد با تقوا را مى‌‏پذیرد، نباید سبب دل‌سردى و ناامیدی افراد عادى یا گناه‌کار ‏شود؛ چرا که:
اولاً. تقوا درجات مختلف دارد و اکثر افراد عادى و حتی گناه‌کار هم مرحله‌‏اى از تقوا را دارند، و گرنه هیچ‌کار خیرى انجام نمى‌‌دادند و از هیچ گناهى دست برنمى‌‏داشتند.


ثانیاً. پذیرش عمل نیز درجاتى دارد. مانند قبول حسن(نیکو و شایسته): «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَن»؛[۴] خداوند، او [مریم‏] را به طرز نیکویى پذیرفت. و قبول احسن(بهترین وجه): امام صادق(ع)در دعای وداع ماه مبارک رمضان می‌فرماید: «اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِکَ»؛[۵] خدایا از ما به بهترین وجه قبول فرما.
بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مى‌‏شود. به همین دلیل پاداش‌‌هاى قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است.
فردی که تازه شروع به جهاد و مبارزه با هوای نفس کرده، تا حدودی از تقوا برخوردار بوده و بدین ترتیب اعمال او مورد پذیرش حق قرار خواهد گرفت. بر همین اساس است که پروردگار می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم»؛[۶] پس تا مى‏‌توانید تقواى الهى پیشه کنید.

 

 منبع:اسلام کوئست


[۱]. مائده، ۲۷.

[۲]. منسوب به امام ششم جعفربن محمد ع، مصباح الشریعه، ص ۳۸ بیروت، اعلمى‏، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.

[۳]. حجرات، ۱۳.

[۴]. آل عمران، ۳۷.

[۵]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۷، ص ۶۴۴ تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

[۶]. تغابن، ۱۶.