خداوند در قرآن طعام اهل کتاب را حلال دانسته، پس چرا شیعیان ذبیحه آنان را پاک نمیدانند؟
پیامبر(ص) فرمود: «اگر حدیثى براى شما نقل شد، آنرا بر کتاب خدا عرضه کنید، چنانچه با آن موافق بود، آنرا قبول کنید، و گرنه آنرا رد کنید». سوره مائده، آخرین سوره نازل شده و در آن آیه منسوخى وجود ندارد. احمد بن حنبل در مسند، ابوعبید در فضائل، نحاس در ناسخ، نسائى، ابنمنذر، حاکم و ابنمردویه در کتبشان و بیهقى در سنن خویش از جبیر بن نفیر نقل کردهاند: «حج بهجاى آوردم، آنگاه بر عایشه وارد شدم. به من گفت: اى جبیر، مائده میخوانى؟ گفتم: بله، گفت: مائده آخرین سورهاى است که نازل شده است. بنابراین آنچه را که در این سوره حلال یافتید، حلال است و آنچه را در آن حرام یافتید، حرام بدانید». سؤال این است که در سوره مائده آمده: خوراک اهل کتاب بر شما حلال شد.
پاسخ اجمالی
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «طعام کسانى که اهل کتاب هستند بر شما حلال است». با توجه به این سخن صریح قرآن، حال اگر حیوان حلال گوشتی به وسیله پیروان دین یهود و مسیح، ذبح شود- با توجه به اینکه برخی از شرایط ذبح اسلامی را ندارد – آیا این گوشت حلال است و جزو طعام حلال شمرده میشود؟!
عموم اهل سنت بر حلیت ذبیحه اهل کتاب نظر دادهاند و طعام در این آیه را به معنای ذبیحه نیز میگیرند. تعداد اندکی از شیعیان نیز بر این قول بوده و به روایاتی از منابع شیعه استناد کردهاند. اما در مقابل؛ عموم مفسران و فقیهان شیعه؛ طعام در آیه را به معنای غیر ذبیحه معنا کردهاند که در پاسخ تفصیلی به دلایل آنان خواهیم پرداخت.
پاسخ تفصیلی
مسئله تغذیه حلال، از جمله مسائلی است که در قرآن کریم روی آن فراوان تأکید شده است. در یکی از آیات سوره مائده در مورد طعام اهل کتاب برای مسمانان، چنین آمده است: «الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَ طَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکمُْ وَ طَعَامُکُمْ حِلٌّ لهَّم»؛[۱] اکنون چیزهاى پاکیزه بر شما حلال شد، غذای اهل کتاب بر شما حلال بوده، طعام شما نیز بر آنها حلال است …».
در مورد این قسمت از آیه بحثهای فراوانی شکل گرفته است. از جمله آنکه اگر حیوان حلال گوشتی به وسیله اهل کتاب ذبح شود، آیا گوشت آن برای مسلمانان حلال و قابل استفاده است، یا خیر؟
نظر فقها و مفسران را میتوان در دو بخش بررسی کرد.
طعام شامل ذبایح میشود
بیشتر مفسران اهل سنت، معتقدند «طعام» در این آیه، شامل حیوان ذبح شده توسط اهل کتاب نیز میشود و چنین حیوانی پاک و حلال است.[۲]
این گروه معتقدند غیر از ذبیحه، دیگر غذاها بنابر اصل حلیت، پاک بوده و لزومی ندارد آیه در مورد آن سخن بگوید، بلکه تنها ذبیحه مورد شک و تردید است که آیه، حلیت آنرا اعلام میکند.[۳]
اهل سنت در تأیید این نظریه، برخی روایات[۴] و نقلهای تاریخی[۵] را نیز به عنوان شاهد آوردهاند.
برخی مفسران شیعه[۶] این نظریه را پذیرفته و فقهایی؛ مانند شیخ صدوق[۷] و شهید ثانی،[۸] نیز معتقدند در صورتی که اهل کتاب، نام خداوند را در زمان ذبح بر زبان آورند، گوشت ذبیحه حلال خواهد بود.
روایاتی از منابع شیعی نیز این نظر را تأیید میکنند:
ابوبصیر نقل میکند: از امام صادق(ع) در مورد ذبیحه یهودی پرسیدم؟ ایشان فرمودند: «حلال است».[۹]
از حضرتشان در مورد ذبیحه یهودی، مسیحی و زرتشتی پرسیده شد. ایشان فرمودند: اگر دیدی که نام خداوند را در زمان ذبح، بر زبان آورد و یا شخصی بر این مطلب شهادت داد؛ آن گوشت حلال و قابل خوردن است، اما اگر خودت نشنیدی و کسی شهادت نداد، از آن ذبیحه نخور![۱۰]
روایات دیگری نیز در همین زمینه نقل شده است[۱۱] که مخالفان این نظریه، آنها را بر اضطرار و یا تقیه حمل کردهاند.[۱۲]
البته – حتی اگر ذبیحه اهل کتاب را حلال بدانیم – باید دانست که شرط نامبردن خدا هنگام ذبح، شرطی ضروری در حلیت است و در قرآن صریحاً بدان اشاره شده است:
«اگر به آیات خدا ایمان دارید از ذبحى که نام خدا بر آن یاد شده است بخورید».[۱۳]
«از گوشت حیواناتی بخورید که سگان شکارى برایتان آورده و نام خدا را بر آن برده باشید».[۱۴]
طعام؛ شامل ذبیحه نمیشود
بسیاری از اندیشمندان شیعی[۱۵] معتقدند که طعام در این آیه به دلایلی شامل ذبیحه اهل کتاب نمیشود:
۱ – در لغت، هر چند «طعام» معنای عام داشته و شامل هر نوع خوردنی میشود،[۱۶] ولی اهل لغت به این نکته نیز توجه دادهاند که بهترین معنای «طعام» در کلام عرب؛ گندم و هر آنچه از زمین میروید، میباشد؛[۱۷]مانند اینکه «اهل حجاز هنگامی که لفظ طعام را به کار میبرند؛ مقصودشان گندم است».[۱۸] در برخی آیات قرآن نیز مراد از طعام، غذای غیر گوشتی است: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیرا؛ و غذاى خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر مىدهند».[۱۹]
۲ – روایاتی نیز طعام موجود در آیه را به غذاهای غیرگوشتی تفسیر میکنند: از امام باقر(ع) در مورد آیه «طَعامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ» پرسیدند. ایشان فرمودند: منظور از طعام، حبوبات و سبزیجات هستند».[۲۰]
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: گله گوسفند را به دست چوپانی یهودى و یا مسیحی مىدهند تا به چراگاه ببرد، و گاه یکى از گوسفندها دچار حادثه شده و چوپان سر او را مىبرد، آیا گوشت چنین گوسفندی را مىتوان خورد؟ امام فرمود: نه بهاى آنرا داخل اموالت کن، و نه از گوشت آن بخور، براى اینکه تنها سبب حلیت گوشت حیوانات، بردن نام خدا است، که در اینباره جز به مؤمنان نمیتوان اعتماد کرد. آن شخص گفت: خداوند در قرآن فرمود: «طَعامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ». امام فرمود: پدرم همواره مىفرمود: منظور از طعام اهل کتاب، حبوبات و امثال آن است.[۲۱] روایات دیگری نیز در همین زمینه نقل شده است.[۲۲]
بررسی هر یک از این نظریات و مستندات آنها، صدها صفحه از کتابهای مفسران و فقیهان را به خود اختصاص داده و نمیتوان به راحتی و بدون داشتن مقام اجتهاد، یکی از آنها را پذیرفت، اما در یک جمعبندی مختصر باید گفت که هر دو نظریه، براساس آیات و روایات، دلایلی ارائه کردهاند و بدون بررسی آنها، نمیتوان گفت که نظرشان برخلاف قرآن است.
اسلام کوئیست
[۱]. مائده، ۵.
[۲]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۱۱، ص ۲۹۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۶۴، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عده الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج ۳، ص ۳۵، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۱، ص ۶۰۷، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
[۳]. محمد رشید بن علی رضا (رشید رضا)، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج ۶، ص ۱۴۷، مصر، الهیئه المصریه العامه للکتاب، ۱۹۹۰م.
[۴]. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج ۷، ص ۹۲، بیروت، دارطوق النجاه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
[۵]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوه و معرفه أحوال صاحب الشریعه، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج ۴، ص ۲۶۲، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ همچنین ر.ک: ۳۳۴۳۸؛ ذبیحه اهل کتاب
[۶]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج ۱، ص ۴۵۵، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۲۳ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۳، ص ۱۹، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
[۷]. شیخ صدوق، المقنع، ص ۴۱۷، قم، مؤسسه امام مهدی(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۸]. شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج ۱۱، ص ۴۵۲ و ۴۶۵، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۹]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج ۹، ص ۶۹، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۱۰]. شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج ۴، ص ۸۶، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
[۱۱]. برای نمونه ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۹، ص ۶۹.
[۱۲]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، ج ۸، ص ۳۱۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
[۱۳]. انعام، ۱۱۸.
[۱۴]. مائده، ۴.
[۱۵]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۳،ص ۴۴۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۲۷۷، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج ۸، ص ۵۴، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
برای اطلاع از نظر برخی مراجع معاصر ر.ک:
۵۸۷۴۴؛ حکم ذبیحه غیر مسلمان
[۱۶]. «الطَّعامُ: اسمٌ جامعٌ لکل ما یُؤکَلُ»؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۳۶۳، بیروت، دار صادر، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۱۷]. لسان العرب، ج ۱۲، ص ۳۶۴.
[۱۸]. همان.
[۱۹]. انسان، ۸؛ ر.ک: ۱۸۴۳۹؛ هل بیت (ع) شأن نزول آیه “و یطعمون الطعام…”
[۲۰]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج ۲، ص ۴۵۴، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق؛ الکافی، ج ۶، ص ۲۴۰.
[۲۱]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۶، ص ۲۴۰، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۲۲]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۳، ص ۳۴۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق؛ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج ۹، ص ۸۹.
پاسخ دهید