با توجه به آیات قرآن، وجه اشتراک پیامبران با مردم چیست؟
با توجه به تفسیر سوره فرقان، وجه اشتراک پیامبران با مردم چیست؟
پاسخ اجمالی
آیات سوره فرقان، همچنین برخی دیگر از آیات قرآن، در صدد بیان این مهماند که پیامبران مبعوث از سوی خداوند برای هدایت مردم، از جنس خود آنها هستند، رسولان الهی از عالمی دیگر نیامدهاند؛ آنان از میان خود مردم برانگیخته شدهاند؛ آنها تمام خصایص و ویژگیهای انسانی را مانند دیگر مردم دارند؛ میخورند، میخوابند، در کوچه و خیابانها مانند بقیه راه میروند. در برابر مخالفان و دشمنان دوشادوش مردم نبرد میکنند؛ آنان مانند اکثر مردم ازدواج میکنند و دارای زن و فرزند هستند؛ برای گذران زندگی خود، کار میکنند. به تناسب زمان خویش بیشتر آنها یا کشاورز بودند و یا دامدار.
این مسئله برای مردم گاهی موجب تردید میشد که چگونه کسی که از تمام جهات مانند ما است و با ما زندگی میکند بر او وحی میشود و ادعای رسالت دارد: «وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی فِی الْأَسْواق…»؛[۱] و گفتند: «این چه پیامبرى است که غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟ چرا فرشتهاى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشدار دهنده باشد؟
این جا است که قرآن کریم میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلینَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَ فِی الْأَسْواقِ…»[۲] ما هیچیک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم، مگر اینکه غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند.
بویژه در مورد پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»؛[۳] هر آینه پیامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مىدهد بر او گران مىآید. سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است.
در این آیه به جاى تعبیر «منکم»، «من انفسکم» آمده است. معناى آیه این است که اى مردم، پیامبرى از جنس خود شما مردم به سوی شما آمد. گویى پارهاى از جان مردم و از روح جامعه در شکل پیامبر ظاهر شده است؛ به همین دلیل تمام دردهاى آنها را مىداند، از مشکلات آنان آگاه است، و در ناراحتیها، غمها و اندوهها با آنان شریک است.[۴]
منبع:اسلام کوئست
[۱]. فرقان، ۷.
[۲]. همان، ۲۰.
[۳]. توبه، ۱۲۸
[۴]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۴۱۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۲۰۶، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
پاسخ دهید