آیا انسان های اولیه که در غار می زیسته اند، از نسل حضرت آدم (ع) بوده اند؟
انسان های اولیه که در غار می زیسته اند آیا از نسل حضرت آدم (ع) بوده اند؟
پاسخ اجمالی
انتخاب کوهها و غارها به عنوان مسکن توسط انسان هایی از نسل حضرت آدم (ع) مورد تأیید قرآن کریم است. اما از آنجایی که بر وجود انسان های دیگرِی، قبل از حضرت آدم (ع)، شواهد زیادی وجود دارد، و زندگی انسان های گذشته در غارها، غیر قابل انکار است، باید از آثار و دست نوشته های موجود در غارها یا راهها دیگری اثبات گردد که آثار بجای مانده، مربوط به چه دوره ای است.
بهر حال مشخص است که تاریخ خلقت حضرت آدم (ع) به دوران های خیلی دور بر نمی گردد.
پاسخ تفصیلی
برای دست یابی به جواب توجه به نکاتی ضروری است:
۱ – شواهد زیادی وجود دارد که قبل از آدم (ع) ابوالبشر، انسان هایی که از نسل آن حضرت نبوده اند، زندگی می کرده اند.
مرحوم علامه طباطبائی می فرماید: از آیه ۳ سوره بقره می توان استشمام کرد که قبل از خلقت آدم (ع)، انسانهایی هم زندگی می کردند که فرشتگان با سابقه ذهنی که از آنها داشتند از خداوند می پرسند: آیا کسی را خلق می کنی که فساد کرده و خونریزی می کند[۱].
در کتاب توحید صدوق (ره) نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: شما گمان می کنید که خدای عز و جل غیر از شما بشر دیگری نیافریده است. بلکه هزار هزار آدم (ع) آفریده که شما از نسل آخرین آدم از آدم ها هستید.[۲]
۲ – با دست نوشته ها و نقش های موجود در غارها می توان اثبات کرد که انسان هایی از نسل کنونی هم احیاناً در غارها بوده اند[۳]. ولی آیا همه این قرائن و نشانه های مربوط به انسانهایی است که از همین نسل در غارها زندگی کرده اند و یا مربوط به انسانهای قبل از این نسل است، باید اثبات شود[۴].
البته از ظاهر بعضی از آیات قرآن استفاده می شود که نسل حاضر به حضرت آدم (ع) و همسرش منتهی می شوند. [۵]
مثلا؛ خداوند می فرماید: “ای فرزندان آدم (ع) شیطان شما را فریب ندهد کما اینکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند“.[۶]
و ما این نکته را می دانیم که قرآن کتابی است برای همه بشریت و خطابش به همه انسانهاست.
یا در آیه ای دیگر می فرماید: “اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسى که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت“.[۷]
بر این اساس؛ اگر از آثار بجای مانده در غارها پی برده شود که تاریخ آن به میلیون ها سال پیش برمی گردد، باید گفت که این آثار بجای مانده، مربوط به انسان های نسل کنونی نیست زیرا ظاهرا داستان خلقت حضرت آدم(ع) به بیش از ۷۰۰۰ سال پیش نمی رسد[۸].
و اما اگر مربوط به بعد از این تاریخ باشد، بعید نیست که بتوان گفت: این آثار از آنِ انسان های پیشین نبوده و انسان هایی از نسل حضرت آدم (ع) هم در غار زندگی می کرده اند.
البته مقایسه ی ساختمان های امروزی با ساختمان های قدیمی ما را به این نکته رهنمون می سازد که در زمانهای گذشته، خانه سازی فرایند ساده تری داشته است و حتی زندگی نسل های اول انسان برای حفظ خود از خطر سرما و گرما و حملات حیوانات، در مسکن های خیلی ساده، یا استفاده از شکاف کوهها و یا غارهایی که در طبیعت موجود بوده است، با توجه به نبود امکانات خانه سازی، یک امر طبیعی بوده است که در قرآن مجید هم بدان اشاره شده است.
قرآن می فرماید:« “وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً”، و از کوهها، براى شما پناهگاههایى قرار داد»[۹] ” اکنان” جمع” کن” (بر وزن جن) به معنى وسیله پوشش و حفظ و نگهدارى است، و به همین جهت به مخفیگاه ها و غارها و پناهگاه هایى که در کوهها وجود دارد، اکنان گفته مىشود.
در اینجا به وضوح مىبینیم که از غارها و پناهگاههاى کوهستانى به عنوان یک نعمت قابل ملاحظه نام برده شده است.[۱۰] سکونت و منزل گرفتن در غارها و در دل کوهها حتی بعد از دسترسی به صنعت خانه سازی در بین بعضی از اقوام در نسل های بعدی، رایج و نشانه ی تمدن بوده است. چنان که قرآن در باره قومی گزارش می دهد که از کوهها خانههایى مىتراشیدند، و در آن به عیش و نوش مىپرداختند![۱۱]
بنا بر این غار نشینی انسان هایی از نسل حضرت آدم (ع) بعید نیست و هیچ اشکالی هم در آن وجود ندارد.
منبع:اسلام کوئست
[۱] ترجمه المیزان، ج ۴، ص ۲۲۳.
[۲] همان، ص ۲۳۱.
[۳] بعضی ها اعتقاد دارند که: غار نشینی انسان هایی از نسل کنونی جزء مسلمات است. دائره المعارف نو ، ج ۴، ص ۳۳۱.
[۴] ترجمه المیزان، ج ۴، ص ۲۲۳.
[۵] ترجمه المیزان، چاپ جامعه مدرسین، ج ۴، ص ۲۲۳.
[۶] اعراف، ۲۷.
[۷] نساء، ۱: “یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساء“
[۸] برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه ی: عمر نوع بشر از منظر قرآن، سؤال ۷۰۱.
[۹] نحل،۸۱.
[۱۰] ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱۱، ص ۳۴۶.
[۱۱] نک: شعراء، ۱۴۹.
پاسخ دهید