با سلام. آیا امکان دارد اطلاعات کاملی از سوره مائده برایم بفرستید؟

پاسخ اجمالی

سوره مائده یک‌صد و بیست آیه دارد، و از سوره‌های مدنى است.
علت نام‌گذاریش به مائده، آیه یک‌صد و چهارده این سوره(اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماء) بوده، و از باب تسمیه کل به اسم جزء است.
این سوره به طور کلى به مسائل اجتماعى پرداخته است. مطالب این سوره از ضرورت پایبندی به قرارها و میثاق‌ها آغاز می‌شود و با وعده نزول مائده بر نصارى برای آزمایش آنان و با بیان این‌که عیسى بن مریم(ع) به پیمان بندگى وفا کرد، به پایان می‌‏رسد.


در خلال این دو موضوع، بسیارى از احکام حلال و حرام ذکر می‌شود که همه پیمان‌هاى الهى هستند که از بندگان گرفته شده است.
در این سوره سه بار از میثاق بنى اسرائیل و نصارى یاد شده، آن‌گاه مقدارى از احوال کسانى که – مانند بنی اسرائیل – پیمان‌هاى خدا را شکسته‌‏اند، سخن به میان آمده است؛ احکام فقهی حدود و قصاص در آن بیان شده است.  داستان فرزندان آدم به عنوان درس عبرتی معرفی شده است و از همه مهم‌تر به موضوع امامت و ولایت در این سوره پرداخته شده است.
 

پاسخ تفصیلی

فضایل و ویژگی‌ها 
سوره مائده پنجمین سوره قرآن کریم است. یک‌صد و بیست آیه دارد و همه آیات آن در مدینه نازل شده است جز آیه سوم آن(الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُم) که در حجه الوداع نازل شده است.[۱]
مائده در اصل به طبقى گویند که در آن غذا باشد.[۲] و به معناى سفره غذا است.[۳]
نام‌گذارى این سوره به مائده از این‌رو است که داستان نزول مائده براى حواریون در آیه ۱۱۴ این سوره ذکر شده است.
در فضیلت خواندن این سوره روایات بسیاری وارد شده است:
ابى بن کعب از پیامبر(ص) نقل می‌کند: هر کس سوره مائده را بخواند به تعداد یهود و نصارایى که در روى زمین نفس مى‌‏کشند، خدا به او ده ثواب می‌‌دهد و ده گناه می‌بخشد و ده درجه بالا می‌برد.[۴]


از امام باقر(ع) نقل شده است: هر کس سوره مائده را هر پنج شنبه بخواند، ایمانش را با ظلم در نیامیخته و برای خدا شریک قرار نداده است.[۵]
تمام هدف این سوره، دعوت به پایبندی به عهدها و پیمان‌هاست و در همین راستا از طرفی عادت پروردگار به بذل رحمت، آسان بودن تکالیف، تخفیف به تقواپیشگان مؤمن و خداترس و نیکوکار در این سوره گوشزد شده و از طرف دیگر هشدار داده شده که سنت الهی این است تا نسبت به کسى که پیمان بشکند، گردن‌‏کشى و تجاوز کند و از حدود مشخص‌شده در دین تجاوز کند ، سخت‌‏گیرى خواهد شد.[۶]     

 

                 
تعالیم و آموزه‌ها
مسائلى که در این سوره مطرح شده، به طور کلى بر محور مسائل اجتماعى می‌گردد.
در این سوره ابتدا به ضرورت پایبندی به میثاق‌ها پرداخته، مطالبى درباره خوردن گوشت حیوانات و بعضى احکام حج و قربانى را بیان می‌کند و سپس مردم را از ظلم و تجاوز به دیگران بازداشته و به همکارى در کارهاى نیک فرامی‌خواند. در این میان از اکمال دین و اتمام نعمت و مأیوس شدن کافران از نابودى اسلام سخن می‌گوید که بنابر نظر بسیاری از مفسران ناظر به موضوع ولایت است.


آن‌گاه به سرفصلهایی چون خوردنی‌هاى حلال، زنان، وضو، غسل و تیمم پرداخته و سپس مردم را به عدالت فرا می‌‌‏خواند.
در ادامه شمه‌اى از تاریخ بنى اسرائیل بررسی می‌شود و اینکه چگونه مخالفتشان با اوامر پروردگار، سبب سرگردانی چهل ساله آنان در بیابان شد.
بعد از آن از نصارى سخن می‌گوید و فخرفروشى یهود و نصارى را که خود را دوستان و فرزندان خدا می‌‏دانستند را به چالش کشیده و بار دیگر از حضرت موسى(ع) و قوم او یاد می‌کند.


سپس به اولین خونریزی در زمین اشاره کرده و حکم قتل را بعد از داستان فرزندان آدم(هابیل و قابیل) بیان می‌کند و به مناسبتى کیفر محاربان با خدا و رسول و به دنبال آن کیفر دزدان را اعلام می‌کند.


همچنین از تحریف سخنان خدا توسط یهود و از کینه‌توزی آنان یاد می‌کند اما تورات را می‌ستاید و احکام قصاص را بیان می‌کند. بار دیگر سخن را به ذکر حضرت عیسى(ع) و انجیل سوق می‌دهد و از پیامبر اسلام(ص) می‌خواهد که در میان آنها مطابق با آنچه خدا نازل کرده حکم کند.
آن‌گاه مؤمنان را از دوستى با یهود و نصارى بر حذر ‌داشته و برخی حالات ناصواب آنها را ذکر ‌کرده و به مؤمنان هشدار می‌دهد که اگر گروهی از آنها مرتد شوند، خداوند گروه بهتری را جایگزین خواهد کرد. آن‌گاه دوباره به موضوع ولایت پرداخته و ولایت را ویژه خدا و رسول دانسته و آنانی که در حال رکوع زکات می‌دهند.[۷]

 


در ادامه سوره پس از توصیه‌‏هایى درباره دوستى با خدا و رسول، حزب الله را به عنوان حزب پیروز معرفى می‌کند و مؤمنان را از دوستى با لاابالی‌‏ها و کفار برحذر می‌دارد. آن‌گاه خطابى به اهل کتاب دارد و پس از ذکر نکاتى، این سخن یهود را نقل می‌‏کند که می‌گفتند دستان خدا بسته است و جنگ افروزى و فتنه‏‌گرى یهود را گوشزد می‌‏نماید. سپس درباره اهل کتاب از در مهر وارد می‌‏شود و اظهار می‌‏دارد که اگر آنها براستى ایمان و تقوا داشته باشند گناهان آنها را می‌بخشیم و اگر براستى تورات و انجیل را برپا دارند به نعمت‌هایى می‌رسند و بعد، آنها را به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌کند.


موضوع ولایت، موضوعی است که برای بار سوم در این سوره تکرار می‌شود، آنجا که پروردگار، پیامبر(ص) را خطاب قرار داده و به او فرمان می‌دهد که آنچه بر او نازل شده را به مردم ابلاغ نماید و در غیر این صورت، به رسالت خود عمل نکرده است، و قول می‌‏دهد که او را از گزند دشمنان حفظ نماید.[۸] بار دیگر روى سخن با اهل کتاب است و ضمن فراخوانى آنها به برپاداشتن تورات و انجیل، از طغیان‌گرى و کفرورزى بسیارى از آنها انتقاد می‌‏کند و درباره آن گروه از مؤمنان، یهود، نصارى و صابئین که براستى ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشند و عمل صالح کنند، نوید می‌‏دهد که برآنان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد.

 

سپس مطالبى درباره بنى اسرائیل و پیمان شکنى آنها، همین‌طور نصارى و انحراف فکرى آنها بیان می‌‏کند و آنها را از غلوّ در دین برحذر می‌‏دارد و پس از ذکر مطالبى درباره بنى اسرائیل و یهود، مؤمنان را مورد خطاب قرار می‌‏دهد و به آنها گوشزد می‌‏کند که آنچه را که خدا حلال کرده، برخود حرام نکنند و در دین از حدّ نگذرند.


 
بعد از آن درباره سوگند خوردن سخن می‌‏گوید و کفاره شکستن سوگند را ذکر می‌‏کند. سپس شراب‌خوارى و قماربازى را تحریم می‌‏کند و آن دو را از جمله کارهاى شیطانى برمی‌‏شمارد که پیامدش ایجاد دشمنی میان مردم خواهد بود.


 
آن‌گاه مؤمنان را به پیروی از خدا و رسول می‌‏خواند و درباره آن گروه که پیش از تحریم شراب آن‌را می‌‏خوردند، می‌گوید که اگر ایمان و تقوا داشته باشند بر آنها باکى نیست. در آیات بعدى راجع به صید در حال احرام و بعضى از احکام آن و نیز عظمت کعبه سخن می‌‏گوید و با اشاره به وظیفه پیامبر، اعلام می‌‏دارد که ناپاک و پاک یکسان نیستند، اگر چه ناپاک بسیار باشد. و از مؤمنان می‌‏خواهد که از چیزهایى نپرسند که اگر بدانند باعث دردسر آنها خواهد شد و از گروهى که بر خدا افترا می‌‏بندند و خود را پیرو پدران خود می‌‏دانند یاد می‌‏کند و به مؤمنان تذکر می‌‏دهد که بیشتر مراقب خود باشند زیرا اگر خودساخته باشند، گمراهى دیگران آسیب چندانی به آنان نخواهد رساند.

 


پس از این مطلب، درباره وصیت و برخی احکام آن چون گرفتن شاهد سخن می‌‏گوید.
در آیات بعدى ضمن اظهار مطلبى درباره تمام پیامبران، از عیسى بن مریم یاد می‌‏کند و نعمت‌هاى بسیارى را که خداوند به او داده بود یادآور می‌‏شود و داستان مائده(سفره) را مطرح می‌‏کند که در پی درخواست عیسى(ع) از خداوند نازل شده است.


سپس به گفت‌وگوى خداوند با عیسى در روز قیامت می‌‏پردازد و به همین مناسبت به واقعیتی در قیامت اشاره می‌‏کند ‌که آن روز روزى است که راست‌گویان را راست‌گویى سود خواهد داد و بهشت جایگاه آنها است و خدا از آنها راضى و آنها از خدا راضى هستند و این رستگارى بزرگى است و بالاخره سوره را با یادآورى قدرت بى‏‌پایان الهى به پایان می‌‏برد.[۹]

 

[۱]. جعفر بن مبشر و الشعبی، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۳، ص ۲۳۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. گفتنی است که برخی معتقدند منظور از سوره و آیه‌‏هاى مدنى آن است که بعد از هجرت نازل شده باشند خواه در شهر مدینه یا در غیر آن، مثلا آیه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ … آیه سوم و آیه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ …. از این سوره در حجه الوداع در غدیر خم نازل شده است باز مدنى مى‌‏باشند. و نیز منظور از سوره و آیه‏‌هاى مکى آن است که قبل از هجرت نازل شوند خواه در خود مکه یا در غیر آن.

 

منبع:اسلام کوئست


[۲]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۷۸۳ دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۳]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج ۸، ص ۸۹، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.

[۴] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص: ۲۳۱

[۵]. همان.

[۶]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۵، ص ۱۵۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۷] . بیشتر مفسران فریقین، امام علی(ع) را مصداق اصلی این گروه از مؤمنان اعلام کرده‌اند.

[۸]. این همان آیه مربوط به داستان غدیر خم و نصب امیر المؤمنین على بن ابى طالب(ع) بر جانشینی پیامبر است.

[۹]. ر. ک: ‏جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏۳، ص ۵۳- ۵۶، بی‌جا، بی‌تا؛ مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏۲، ص ۲۴۶- ۲۵۱، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج ‏۳، ص ۵- ۶، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.