«فساد» که در قرآن بارها بدان اشاره شده به چه معنا و مفهومی است؟
آیات قرآن که در آنها راجع به فساد بحث شده کدام اند؟
پاسخ اجمالی
فساد در مقابل صلاح است و به هر کار تخریبی فساد می گویند. بنابر این هر کاری که در جهت نقص و تخریب باشد و یا افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی باشد، عنوان فساد بر او صدق می کند.
وقتی دانستیم که هدف و رسالت قران کریم نجات انسان ها از هر نوع فساد است. از این رو می بینیم که قران کریم در آیات فراوانی این مسأله را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان کرده است.
از آن جا که این مختصر جای بیان تمام آیات راجع به فساد نیست، بنابراین به بیان آیاتی اکتفا می کنیم که در آنها کلمه فساد به صورت مستقیم و صریح آمده است.
این آیات را در ضمن عناوین زیر جمع بندی کردیم که در پاسخ اجمالی فقط به ذکر عناوین اکتفا نموده و در پاسخ تفصیلی به بیان آیات می پردازیم:
۱ – عوامل ظهور فساد در زمین
۲ – تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین است
۳ – چیزهایی که موجب دفع فساد می شود
۴ – درخواست پیامبران نصرت و پیروزی بر مفسدان
۵ – نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان
۶ – بیان حکم مفسدان
۷ – ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند
۸ – بیزاری خداوند از مفسدان
۹ – نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسدان
۱ – انکار مفسدان از فساد و ادعای اصلاح
۱۱ – هشدار به پیروان مفسدان
۱۲ – خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین
۱۳ – اصناف مفسدان؛ مثل فرعون، قارون، یهود، ساحر، قاطع رحم و …
۱۴ – عاقبت مفسدان
پاسخ تفصیلی
قبل از بیان آیاتی که درباره فساد و افساد در قران کریم آمده است، ضروری است به بیان معنای فساد بپردازیم تا از این رهگذر دریابیم که آیا قران کریم فقط به همان معنای لغوی فساد بسنده کرده و یا این که در قران به معنای تازه و جدیدی آمده است؟
در مجمع البحرین فساد چنین معنا شده است : فساد معنای مقابل درستکاری است. [۱] و همین معنا در لسان العرب آمده ولی بعدش اضافه نمود: و مفسده خلاف مصلحت و فساد خواهی در مقابل اصلاح طلبی است. [۲]
راغب در مفردات می گوید: فساد خارج شدن از حد اعتدال است، چه زیاد باشد یا کم و ضدش صلاح است. مورد استعمالش در جان ، بدن و اشیائی است که از حد اعتدال و مستقیم خارج شده اند.[۳] و در هر عمل تخریبی استعمال می شود بنابراین به هر کاری که در او نقص باشد، و هر افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی فساد می گویند و مصداق فساد هستند.
در آیات فراوانی از قران کریم إفساد در مقابل اصلاح ذکر شده است. همانها که در زمین فساد مىکنند و اصلاح نمىکنند!، [۴] خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمىشناسد، [۵] و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروى منما!. [۶]
هم چنان که ایمان و عمل صالح در مقابل فساد ذکر شده است، آنجا که خداوند می فرماید : آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمین قرار مىدهیم[۷] و [۸] هنگامی که دانستیم رسالت قران خارج نمودن مردم از هر آنچه را که موجب مفسده است، چه در امور دینی باشد یا دنیوی و دانستیم که رسول خدا (ص) برای دعوت مردم به سوی حق و مبارزه با فساد و ترویج خوبی ها و اخلاق صحیح بلند مبعوث شده است:« همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم » [۹] در قرآن کریم آمده است: [۱۰]خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راههاى سلامت، هدایت مىکند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوى روشنایى مىبرد و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مىنماید.
از این رو است، که امکان برشمردن آیات فساد و افساد مقدور نیست. برای این که این آیات بسیار فراوان است و قسمت اعظم قرآن را به خود اختصاص داده است. به عنوان نمونه می بینیم که بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد آمده با واژه فساد بیان نشده، بلکه در قالب لفظ دیگر آمده است؛ مانند واژه «خبال» یعنی زیادی در فساد. کلمه «لا تعثوا» به معنای شدت در فساد.[۱۱] و کلمات دیگری؛ مانند «الدخل» در قول خدای متعال «دخلا بینکم” و الفحشا، الثبور، البوار، که همه اینها إفاده معنای فساد می دهد. بنابراین اگر بخواهیم تمام آیاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئله فساد را مطرح کرده اند متعرض بشویم نیاز به نوشتاری مفصل است. از این رو در این جا به آیاتی که فقط ماده «فسد» در آنها آمده است اکتفا می کنیم:
در این جا این آیات را که در آیات زیادی آمده در ضمن عناوینی که در پی می آید دسته بندی کردیم:
۱ -عوامل ظهور فساد در زمین:
برخی از عوامل که منجر به ظهور فساد در زمین می شوند عبارت اند از:
الف) مخالفت مردم با اوامر خداوند و انحراف آنها از طریق حق خداوند متعال می فرماید: فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است.[۱۲]
ب) سلطه بر مردم از جمله عواملی است که باعث ظهور فساد است خداوند متعال می فرماید: (نشانه آن، این است که) هنگامى که روى برمىگردانند (و از نزد تو خارج مىشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مىکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود مىسازند (با این که مىدانند) خدا فساد را دوست نمىدارد.[۱۳] اگر (از این دستورها) روى گردان شوید، جز این انتظار مىرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندى کنید.[۱۴] پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مىکشند، و عزیزان آنجا را ذلیل مىکنند (آرى) کار آنان همین گونه است!.[۱۵] و فرعونى که قدرتمند و شکنجهگر بود، همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند و فساد فراوان در آنها به بار آوردند[۱۶]
۲ -تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین می شود،
خدای متعال در این باره می فرماید: و اگر حق از هوس هاى آنها پیروى کند، آسمان ها و زمین و همه کسانى که در آنها هستند تباه مىشوند! ولى ما قرآنى به آنها دادیم که مایه یادآورى (و عزّت و شرف) براى آنها است، امّا آنان از (آن چه مایه) یادآوریشان (است) رویگردانند.[۱۷] اگر در آسمان و زمین، جز «اللَّه» خدایان دیگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد).[۱۸]
۳ –نصرت خواهی پیامبران بر مفسدان:
(لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یارى فرما!».[۱۹]
۴ – نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان:
خدای متعال در این باره می فرماید: و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسى و قومش را رها مىکنى که در زمین فساد کنند.[۲۰] باز می فرماید: و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مىترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!».[۲۱]
۵ – بیان حکم مفسدان:
کسانى که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادى که مىکردند، عذابى بر عذابشان مىافزاییم!.[۲۲] باز می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمىخیزند، و اقدام به فساد در روى زمین مىکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مىبرند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایى آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمى دارند.[۲۳] در جای دیگر می فرماید: کسانى که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادى که مىکردند، عذابى بر عذابشان مىافزاییم.[۲۴]
۶ – ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند:
(آرى،) این سراى آخر تو را (تنها) براى کسانى قرار مىدهیم که اراده برترىجویى در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است!.[۲۵]
۷ – بیزاری خداوند از مفسران:
و براى فساد در زمین، تلاش مىکنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.[۲۶] باز می فرماید: در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[۲۷]
۸ – نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسران:
آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند هم چون مفسدان در زمین قرار مىدهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟[۲۸]
۹ – انکار مفسدان از افساد و ادعای اصلاح: و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مىگویند: «ما فقط اصلاح کنندهایم»![۲۹]
۱۰ – هشدار به پیروان مفسدان: و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[۳۰]باز می فرماید: و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروى منما!».[۳۱]
۱۱ – خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین: ما به بنى اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و برترىجویى بزرگى خواهید نمود.[۳۲]
۱۲ – چیزهایی که موجب دفع فساد می شود: و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمىکرد، زمین را فساد فرامىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.[۳۳]
۱۳ – اصناف و مصدایق مفسدان:
– فرعون
خداوند متعال می فرماید: فرعون در زمین برترىجویى کرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود گروهى را به ضعف و ناتوانى مىکشاند، پسرانشان را سر مىبرید و زنانشان را (براى کنیزى و خدمت) زنده نگه مىداشت او به یقین از مفسدان بود.[۳۴]
– قارون
خداوند متعال می فرماید: قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم کرد …و در آن چه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد! .[۳۵]
– یهود
خداوند متعال می فرماید: و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» …هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمین، تلاش مىکنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. [۳۶]
– قوم هود
خداوند متعال می فرماید: آیا ندیدى پروردگارت با قوم «عاد» چه کرد؟! و با آن شهر «ارَم» با عظمت، همان شهرى که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم «ثمود» که صخرههاى عظیم را از (کنار) درّه مىبریدند (و از آن خانه و کاخ مىساختند)! و فرعونى که قدرتمند و شکنجهگر بود، همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند، و فساد فراوان در آنها به بار آوردند به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت!.[۳۷]
– قوم صالح
خداوند متعال می فرماید: و به خاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم «عاد» قرار داد، و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش، قصرها براى خود بنا مىکنید و در کوهها، براى خود خانهها مى تراشید! بنا بر این، نعمتهاى خدا را متذکر شوید! و در زمین، به فساد نکوشید!».[۳۸]
– قوم شعیب
خداوند متعال می فرماید: و اى قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید.[۳۹]
– قوم لوط
خداوند متعال می فرماید: و لوط را فرستادیم هنگامى که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتى انجام مىدهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است! آیا شما به سراغ مردان مىروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مىکنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مىدهید؟! «اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:» اگر راست مىگویى عذاب الهى را براى ما بیاور! (لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یارى فرما!».[۴۰]
– کسی که بر امام عادل خروج کند
خداوند متعال می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمىخیزند، و اقدام به فساد در روى زمین مىکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مىبرند،) فقط این است که اعدام شوند.[۴۱]
– پادشاهان
خداوند متعال می فرماید: گفت: پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مىکشند.[۴۲]
– منافقان
خداوند متعال می فرماید: و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مىگویند: «ما فقط اصلاح کنندهایم».[۴۳]
– اسراف کنندگان
خداوند متعال می فرماید: و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید! همان ها که در زمین فساد مىکنند و اصلاح نمىکنند!».[۴۴]
– کسانی که قطع رحم می کنند
اگر (از این دستورها) روى گردان شوید، جز این انتظار مىرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندى کنید؟!.[۴۵]
خداوند متعال می فرماید: فاسقان کسانى هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمین فساد میکنند اینها زیانکارانند.[۴۶]
– ساحران
خداوند متعال می فرماید: هنگامى که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسى به آنها گفت: «آنچه (از وسایل سحر) را مىتوانید بیفکنید، بیفکنید!» هنگامى که افکندند، موسى گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است که خداوند بزودى آن را باطل مىکند چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمىکند!.[۴۷]
– علاوه بر این موارد آیات دیگری نیز وجود دارد که به جهات دیگر اشاره دارد و ما جهت اختصار بیان نکردیم.[۴۸]
شایان ذکر است که فساد و افساد دارای مراتب مختلف است؛ به عنوان مثال بدیهی است که افساد شخص اسراف کننده در ردیف افساد فرعون نیست.
۱۴ – سرانجام مفسدان:
خداوند متعال می فرماید: سپس به دنبال آنها [پیامبران پیشین] موسى را با آیات خویش به سوى فرعون و اطرافیان او فرستادیم اما آنها (با عدم پذیرش)، به آن (آیات) ظلم کردند. ببین عاقبت مفسدان چگونه بود!.[۴۹]
آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن مىشکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مىکنند، و در روى زمین فساد مىنمایند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت.[۵۰]
منبع:اسلام کوئست
[۱]. مجمع البحرین، ج ۷، ص ۲۳۱.
[۲] . لسان الرب، ج ۳، ص ۳۳۵.
[۳] . المفردات، ماده فسد.
[۴] . شعرا، ۱۵۲.
[۵] . بقره، ۲۲۰.
[۶] . اعراف، ۱۴۲.
[۷] . ص، ۲۸.
[۸] .تفسیر نمونه، ج ۱۰، ۲۰۲.
[۹] . مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۱۸۷.
[۱۰] . مائده، ۱۶٫و نک: بقره، ۲۵۷.
[۱۱] . تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۷۳.
[۱۲]. روم، ۴۱.
[۱۳]. بقره، ۲۰۵.
[۱۴] . محمد، ۲۲.
[۱۵] . نمل، ۳۴.
[۱۶] . فجر، ۱۰- ۱۲.
[۱۷] . مؤمنون، ۷۱.
[۱۸] . انبیاء، ۲۲.
[۱۹] . عنکبوت، ۳۰.
[۲۰] . اعراف،
[۲۱] . غافر، ۲۶.
[۲۲] . نحل، ۸۸.
[۲۳] . مائده، ۳۳.
[۲۴] . نحل، ۸۸.
[۲۵] . قصص، ۸۳.
[۲۶] . مائده، ۶۴.
[۲۷] . قصص، ۷۷.
[۲۸] . ص، ۲۸.
[۲۹] . بقره، ۱۱.
[۳۰] . قصص، ۱۱.
[۳۱] . اعراف، ۱۴۲.
[۳۲] . اسراء، ۴.
[۳۳] . بقره، ۲۵۱.
[۳۴] . قصص، ۴۰.
[۳۵] . قصص، ۷۶-۷۷.
[۳۶] . مائده، ۶۴٫ و نک: اسراء،۴.
[۳۷] . فجر، ۶-۱۳٫و نک: اعراف، ۲۵ و ۲۷؛ شعراء، ۱۴۰ و ۱۳۳.
[۳۸] . اعراف، ۷۴.
[۳۹] . هود، ۸۵.
[۴۰] . عنکبوت، ۳۰ – ۳۸.
[۴۱] . مائده، ۳۳.
[۴۲] . نمل، ۳۴.
[۴۳] . نک: بقره، ۱۱.
[۴۴] . شعراء، ۱۵۱ و ۱۵۲.
[۴۵] . محمد، ۲۲.
[۴۶] . بقره، ۱۷؛ رعد، ۲۵.
[۴۷] . یونس، ۸۰ و ۸۱.
[۴۸] . نک: المعجم المفهرس لالفاظ القران الکریم، ماده “فسد“.
[۴۹] . اعراف، ۱۰۳؛ نک: اعراف، ۸۶؛ نمل، ۱۴.
[۵۰] . رعد، ۲۵.
پاسخ دهید