معنا و تفسیر آیات ۱۹ و ۲۰ سوره حجر چیست؟

پاسخ اجمالی

۱ – پس از ذکرى که از آسمان‏ها و ستارگان –در آیات پیشین- به میان آمد، در این آیه سخن از زمین و آمادگى آن براى زندگى بشر است. خداوند در این‌جا مى‌‏فرماید: «وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مَوْزُونٍ»؛[۱]و زمین را گستردیم و در آن کوه‏‌هاى ثابتى افکندیم و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم.
بررسی برخی از واژه‌های کلیدی این آیه برای روشن شدن معنا ضروری به نظر می‌رسد.
«
مد ارض» به معناى گستردن طول و عرض آن است؛ چرا که اگر خداى تعالى زمین را گسترده نمى‌‏کرد و فقط از سلسله کوه‌ها پوشیده مى‌‏شد، صلاحیت کشت و زرع و سکونت را نداشت و جانداران کمال حیات خود را نمى‌‏یافتند. چنان‌که در جایی دیگر فرمود: «و زمین را گستردیم، و چه خوب گستراننده‌‏اى هستیم».[۲]


 «
رواسى» صفتى است که موصوف آن حذف شده، و تقدیر آن «القینا فیها جبالاً رواسى» است؛ یعنى انداختیم در زمین کوه‌‏هاى رواسى. «رواسى» جمع «راسیه» به معناى ثابت است، و اشاره به مطلبى دارد که در جاى دیگر قرآن بیان نموده و آن این است که کوه‌‏ها مانع از حرکت و اضطراب زمین مى‌‏شوند: «وَ أَلْقى‏ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ».[۳]


کلمه «موزون» از «وزن»، به معناى سنجیدن اجسام از جهت سنگینى است. اما آن‌را عمومیت داده و در اندازه‌‏گیرى هر چیزى که ممکن باشد آن‌را اندازه‏گیرى کرد، استعمال کرده‌‏اند؛ مانند اندازه‏گیرى طول با ذراع یا متر، اندازه‌‏گیرى حجم، اندازه‌‏گیرى حرارت، نور، نیرو. و در کلام خداى تعالى که فرمود: «وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَهِ»،[۴]در سنجیدن اعمال هم استعمال شده، با این‌که اعمال، سنگینى و سبکى اجسام زمینى را ندارد.
چه بسا در مواردى استعمال شود که مقصود از آن کم و زیاد نشدن شى‏ء موزون است، از آنچه که حکمت یا طبیعتش اقتضاء مى‌‌‏کند. مانند آن‌‌که گفته مى‌‏شود: فلانى سخنش موزون است، یا قامتش موزون است و یا افعالش موزون است؛ یعنى سخن، قامت و افعالش پسندیده و متناسب الاجزاء است و از آنچه طبع و یا حکمت اقتضاء دارد کمتر و بیشتر نیست.


و با در نظر گرفتن کلمه «من» که تبعیض را مى‌‌رساند؛ مقصود این مى‌‏شود که ما در زمین پاره‌‏اى از موجودات داراى وزن و ثقل مادى که استعداد زیاده و نقصان دارند، چه نباتى و چه ارضى رویاندیم. بنابر این معنا، دیگر مانعى وجود ندارد که کلمه «موزون» را هم به معناى حقیقیش بگیریم و هم به معناى کنایه‌‏اى آن.


بنابر این، معناى آیه چنین مى‌‏شود: ما زمین را گستردیم و در آن کوه‌‏هاى پابرجا قرار دادیم تا از اضطراب آن جلوگیرى کند، و در آن از هر چیز موزون(داراى وزن و واقع در تحت جاذبه و یا متناسب) مقدارى را که حکمت اقتضاء مى‏‌کرد آفریدیم.[۵]


البته این احتمال نیز در معناى جمله «وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مَوْزُونٍ» داده شده است که منظور، روئیدن معادن مختلف در کوه‌‏ها ‏باشد؛ زیرا عرب کلمه «انبات» را درباره معدن نیز به کار مى‏‌برد. چنان‌که در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است. در روایتى از امام باقر(ع) تفسیر این آیه پرسیده شد و حضرتش فرمود: منظور این است که خداوند در کوه‌‏ها معادن طلا، نقره، جواهرات و سایر فلزات آفریده است.[۶]
گفتنی است که مانعى ندارد، آیه مفهوم گسترده‌‏اى داشته باشد، و گیاهان، انسان‌ها، معادن و مانند آن‌را شامل شود.[۷]


۲ – «
وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ»؛[۸] و براى شما انواع وسایل زندگى در آن قرار دادیم، همچنین براى کسانى که شما نمى‌‏توانید به آنها روزى دهید!
«
معایش» جمع «معیشت» است، به معناى چیزهایى است که مایه زندگى جانداران و ادامه حیات آنان است، از قبیل خوردنی‌ها، آشامیدنى‌‏ها و
خداوند در این آیه تذکر مى‌‏دهد که ما براى شما در زمین وسیله و ابزار زندگى قرار دادیم، نه تنها براى شما، بلکه براى حیواناتى که شما روزى دهنده آنان نیستید، نیز وسیله زندگى فراهم کردیم.
البته مقصود از «مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ»، در این آیه این است که ما براى شما گروه بشر در زمین چیزهایى قرار دادیم که بتوانید تا زنده‏‌اید با آنها زندگى کنید، همچنین براى غیر شما از جانداران(مانند چهار پایان) روزی‌‌ای مانند روزی شما قرار دادیم که شما قدرت و توانایى روزى دادن آنها را ندارید.[۹]
البته ابزار زندگى که خداوند در زمین قرار داده به دو گونه است: یکى چیزهایى است که به آسانى قابل استفاده است؛ مانند گیاهان و میوه‌‏هاى درختان و گوشت حیوانات که انسان و حیوان به راحتى مى‌‏توانند از این نعمت‌‏ها برخوردار شوند. دیگری امکاناتى است که بشر با فکر کردن و زحمت کشیدن و ترکیب برخى از مواد با یکدیگر و ساختن ابزارهاى لازم در جهت راحتى و آسایش خود از آن بهره‌‏مند مى‏شوند. همه این وسایل و امکانات را خداوند در اختیار بشر قرار داده و به او اندیشه‌‏اى پویا و دستانى سازنده داده  که با تصرّف در طبیعت براى خود زندگى بهترى فراهم کند.[۱۰]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. حجر، ۱۹.

[۲]. «وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ». ذاریات، ۴۸.

[۳]. نحل، ۱۵٫ «و در زمین، کوه‏هاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد».

[۴]. انبیاء، ۴۷٫ «ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت برپا مى‏کنیم».

[۵]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۱۳۸- ۱۳۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۶]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج ‏۱، ص ۳۷۴ -۳۷۵، قم،‏ دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.

[۷]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۱، ص ۵۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۸]. حجر، ۲۰.

[۹]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۱۳۹- ۱۴۰؛ تفسیر نمونه، ج ‏۱۱، ص ۵۶.

[۱۰]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ۶، ص ۳۵، بی‌جا، بی‌تا.