کلمه «أکواب» جمع «کَوب» در لغت؛ به معناى ظرفى است که نه دسته داشته باشد و نه لوله.[۱] این کلمه در آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است، که به همان معنای لغوی است. در این‌جا به دو نمونه از این آیات اشاره می‌شود:
۱ – «
یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ»؛[۲] (این در حالى است که) ظرف‌ها (ى غذا) و جام‌هاى طلایى (شراب طهور) را گرداگرد آنها می‌گردانند و در آن (بهشت) آنچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذت می‌برد موجود است و شما همیشه در آن خواهید ماند.[۳]


۲ – «
بِأَکْوابٍ وَ أَباریقَ وَ کَأْسٍ مِنْ مَعینٍ»؛[۴] با قدح‌ها (ظرف بی‌دسته) و کوزه‌ها و جام‌هایى از نهرهاى جارى بهشتى (و شراب طهور).[۵]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص ۷۲۸، دارالقلم‏، الدار الشامیه، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۲]. زخرف، ۷۱.

[۳]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲۱، ص ۱۱۵، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۴]. واقعه، ۱۸.  

[۵]. ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ‏۴، ص ۲۳۲، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش؛ تفسیر نمونه، ج ‏۲۳، ص ۲۱۲.