معنای «فلاح» چیست و آیا خود این کلمه و یا مشتقات آن در قرآن وجود دارد؟
کلمه «فلاح» در چه سورههایی از قرآن آمده و به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
واژه «فلاح» در قرآن وجود ندارد، اما مشتقات این کلمه در قرآن به کار رفته است؛ «المفلحون» ۱۲ بار، «المفلحین» ۱ مرتبه و «افلح» ۴ بار در قرآن به تناسب بیان شده است.
ابن منظور میگوید: الفَلَح و الفَلاحُ: الفوز و النجاه و البقاء فی النعیم و الخیر؛[۱] فلاح، رستگارى و نجات و بقای در نعمت و خیر است.
همچنین است «افلاح»: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»؛[۲] رستگار شد آنکه پاک شد و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز خواند. و آن در قرآن همه جا از باب افعال به کار رفته و شامل رستگارى دنیا و آخرت است. و سبب آن پیروى از خواستههاى عقل و دستورات دین میباشد.[۳]
راغب میگوید: «افلح» از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معناى شکافتن و بریدن است. سپس به هر نوع پیروزى و رسیدن به مقصد و خوشبختى اطلاق شده است.[۴]
در حقیقت افراد پیروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه برمىدارند و راه خود را به سوى مقصد مىشکافند و پیش مىروند.
البته فلاح و رستگارى معناى وسیعى دارد که هم پیروزیهاى مادى را شامل مىشود، و هم معنوى را، و در مورد مؤمنان هر دو بُعد منظور است.
پیروزى و رستگارى دنیوى در آن است که انسان آزاد و سربلند، عزیز و بىنیاز زندگى کند، و این امور جز در سایه ایمان امکان پذیر نیست، و رستگارى آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار، در میان نعمتهاى جاویدان، در کنار دوستان شایسته و پاک، و در کمال عزت و سربلندى به سر برد.[۵]
راغب اصفهانی در «مفردات» ضمن تشریح این معنا مىگوید: فلاح دنیوى در سه چیز خلاصه مىشود: بقاء، غنا و عزت، و فلاح اخروى در چهار چیز: بقاى بدون فنا، بىنیازى بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالى از جهل.[۶]
اصطلاح فلاح و رستگاری در قرآن کریم در مورد مؤمنان، پرهیزکاران، مجاهدان و… به کار رفته است و خبر از رستگاری و سعادت ابدی آنها میدهد؛ مانند این آیات:
۱ – قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»؛[۷] همانا مؤمنان رستگار شدند.
۲ – «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى»؛[۸] به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد.
۳ – «إِنَّما کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛[۹] سخن مؤمنان، هنگامى که به سوى خدا و رسولش دعوت شوند تا میان آنان داورى کند، تنها این است که مىگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم!» و اینها همان رستگاران واقعى هستند.
۴ – «لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون»؛[۱۰]ولى پیامبر و کسانى که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند و همه نیکیها براى آنها است و آنها همان رستگارانند.
منبع:اسلام کوئست
[۱]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص ۵۴۷، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۲]. اعلى، ۱۴- ۱۵.
[۳]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۰۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
[۴]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۶۴۴، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۵]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۹۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۶]. المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۴۴.
[۷]. مؤمنون، ۱.
[۸]. اعلی، ۱۴.
[۹]. نور، ۵۱.
.[۱۰] توبه، ۸۸.
پاسخ دهید