در سوره ۵۹ خداوند خود را با صفت متکبر معرفی می کند! آیا خدا واقعاً متکبر است؟ معنای تکبر خدا چیست؟
در سوره ۵۹ خداوند خود را با صفت متکبر معرفی می کند! آیا خدا واقعاً متکبر است؟ معنای تکبر خدا چیست؟
پاسخ اجمالی
«کبر» نزد عالمان اخلاق، عبارت است از: حالتی که انسان خود را بالاتر از دیگری ببیند و بر این باور باشد که از دیگران برتر است. این خصیصه از بزرگ ترین صفات رذیله در انسان است.[۱]
«متکبر» از ماده «تکبر» به دو معنا است: یکى از آن معانی ممدوح و پسندیده است که در مورد خداوند به کار مى رود، و آن دارا بودن بزرگى و صفات پسندیده فراوان است، و دیگرى نکوهیده و مذموم است که در مورد غیر خدا به کار مى رود، و آن حالتی که انسان خود را بالاتر و برتر از دیگری ببیند و بر این باور باشد که از دیگران برتر است. و صفاتى را که ندارند به خود نسبت دهند. اولی پسندیده است و دومی در وصف عموم مردم است.[۲]
طبق تعریف ارائه شده از کبر و تکبر؛ تکبر صفتی از صفات خدا است؛ چون عظمت و کبریایی مختص ذات خداوند است، و هر بنده ای که تکبر کند در صفتی از صفات خدا با او به مقابله و منازعه برخاسته است. بنابر این، از آن جا که عظمت و بزرگى تنها شایسته مقام خدا است، این واژه به معناى ممدوحش تنها در باره او به کار مى رود، و هرگاه در غیر مورد او به کار رود به معناى مذموم است.[۳]
در حدیثى از امام صادق(ع) نقل شده است: «کبریا و بزرگى رداى خداوند است و هر کس بر سر این ردا با او ستیزه و کشمکش کند، وى را در آتش سرنگون سازد».[۴]
مفسران قرآن کریم عموماً صفت تکبر در خدا را به عظمت و کبریایی معنا کرده اند؛ زیرا که کبریایى و عظمت و جلال مخصوص ذات بى زوال خداوند است و بزرگ تر و بالاتر از آن است که بتواند کسى در مقابل او اظهار بزرگى و منیّت نماید.[۵]
خداوند از آن جهت متکبر است که در نهایت کبریا، عظمت و بزرگى است، و هر پدیدهاى نسبت به ساحت او اظهار ذلت و خوارى مى نماید.[۶]
خلاصه این که متکبر بودن خداوند به معنای عظمت و بزرگی است؛ خداوند متکبر است؛ یعنی بلند مرتبه است. اما در انسان وقتی گفته می شود فلان شخص متکبر است؛ یعنی خود را برتر و بالاتر از دیگران می بیند و این از صفات شیطانی و رذیله اخلاقی است؛ چرا که در تعالیم دینی آمده است، انسان مؤمن باید در برابر مؤمنان و همنوعان خود متواضع باشد، نه متکبر.
منبع:اسلام کوئست
[۱] نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۲۸، اسماعیلیان، قم، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ش؛ نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص ۲۱۶، رشیدی، تهران، بی تا.
[۲] راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۶۹۶- ۶۹۸، واژه «کبر».
[۳] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۵۵۴، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۳۶۹، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَنْ عِنْدَهُ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاءُ اللَّهِ فَمَنْ نَازَعَهُ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ کبه [أَکَبَّهُ] اللَّهُ فِی النَّارِ…».
[۵] بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۱۲، ص ۲۴۴، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۷، ص ۲۹۵، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۲۴ ق؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ۱۶، ص ۲۸۱، کتابفروشى لطفى، تهران، ۱۴۰۴ق.
[۶] انوار درخشان، ج ۱۶، ص ۲۸۱٫
پاسخ دهید