چرا قرآن کریم دارای جزء و حزب است؟ و چرا ۳۰ جزء دارد؟
تقسیم قرآن مجید به «جزء» و «حزب» به منظور آسان شدن تعلیم و فراگیرى آن انجام گرفته است، امّا اینکه این کار از چه زمانی صورت گرفته است میان قرآن پژوهان اختلاف نظر وجود دارد:
۱ – تقسیم قرآن به جزء، در زمان پیامبر اکرم(ص) سابقه داشته،[۱] و احادیثی حاکى از آن است که در دوران رسول خدا قرآن به اجزایى تقسیم شده بود.[۲] از مالک نقل کردهاند: مصحفى از جدش ارائه نمود که همزمان با مصحف عثمان نوشته شده بود و در آن نشانههایى وجود داشت.[۳]
همچنین نقل شده است که امام صادق(ع) مصحفى داشتهاند که به چهارده جزء تقسیم شده بود.[۴]
ولى آن نوع تقسیمبندى با آنچه امروز داریم تفاوت دارد. آنها قرآن را به ۳ سوره، ۵ سوره، ۶ سوره، ۹ سوره، ۱۱ سوره و ۱۳ سوره و حزب مفصل تقسیم میکردند؛ یعنى ۳ سوره اول، بقره و آل عمران و نساء بوده و ۵ سوره بعدى مائده، انعام، اعراف، انفال، براءه … و حزب مفصل هم از سوره «ق» تا آخر قرآن بوده است.[۵]
۲ – تقسیم قرآن به سى جزء و هر جزء به چهار حزب، پس از دوران «حجاج» و به منظور تسهیل در امر تدریس و فراگیرى قرآن انجام گرفت.[۶] زرکشى در اینباره میگوید: «مشهور شدن تقسیم قرآن به سى جزء، مانند شهرت تقسیم هر حزب به ربعها از طریق مدارس علمى و بعضى جاهاى دیگر بوده است».[۷]
۳ – ابو الحسن على بن محمد سخاوى (متوفاى ۶۴۳) از دانشمندان بزرگ در ادب و فقه و قرائات که در دمشق میزیست، در کتاب «جمال القراء»، تقسیمبندى قرآن را به ۳۰ جزء و هر جزئى را به ۱۲ قسمت، که مجموعاً ۳۶۰ قسمت باشد، به دانشمند نامى ابو عثمان عمرو بن عبید (متوفاى ۱۴۴) که از شیوخ معتزله و مردى زاهد پیشه بود، نسبت میدهد و میگوید که او با درخواست منصور (خلیفه عباسى متوفاى ۱۵۸) این کار را انجام داده است. منصور دوانیقى از وى خواست تا قرآن را بر حسب ایام سال تقسیمبندى کند و براى تنظیم حفظ و قرائت روزانه قرآن آماده گردد. او به درخواست منصور پاسخ مثبت داد و با نظمى استوار این تقسیمبندى را انجام داد و در پایان هر جزء با خطّ زرّین نشانهگذارى کرد. منصور آنرا به فرزند خود مهدى تعلیم داد و سپس دیگران پیروى کرده، و کم کم این تقسیمبندى میان مسلمانان رواج یافت.[۸]
۴ – گفته شده: تقسیم قرآن به قسمتهاى دهگانه و پنجگانه و حزب و جزء و تعیین علامت و نشانه براى آنها، به دستور مأمون عباسى انجام گرفته است.[۹]
اما آنچه مشهور است این است که؛ تقسیمبندیهای موجود در قرآن کریم وحیانی نبوده، بلکه این کتاب آسمانی در دورههای بعدی و برای دسترسی بهتر برای قرائت و تدریس قرآن رده بندی شده است.
منبع:اسلام کوئست
[۱]. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص ۵۴۴، امیر کبیر، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
[۲]. ر.ک: سجستانی، أبو داود سلیمان بن أشعث، سنن أبی داود، محقق: عبد الحمید، محمد محیی الدین، ج ۲، ص ۵۵ – ۵۶، المکتبه العصریه، صیدا، بیروت، بیتا؛ ابن کثیر قرشی، إسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، محقق: سلامه، سامی بن محمد، ج ۷، ص ۳۹۲، دار طیبه للنشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق؛ قرطبی، یوسف بن عبد الله، الاستذکار، تحقیق: محمد عطا، سالم، معوض، محمد علی، ج ۲، ص ۴۷۵ – ۴۷۹، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۱ق؛ ابن حجاج مروزی، محمد بن نصر، مختصر قیام اللیل، ص ۱۵۶، حدیث أکادمی، فیصل آباد، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
[۳]. دانی، عثمان بن سعید، المحکم فی نقط المصاحف، ص ۱۷، دار الفکر، دمشق، چاپ دوم، ۱۴۰۷ق.
[۴]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۱۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۵]. سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۲۳، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق؛ زرکشى، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۳۴۵، دار المعرفه، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ قرآن، ص ۵۴۴.
[۶]. ر.ک: صالح، صبحی ابراهیم، مباحث فی علوم القرآن، ص ۹۳ – ۹۷، منشورات الرضى، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۲ش.
[۷]. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۹.
[۸]. سخاوی، على بن محمد بن عبد الصمد، جمال القراء و کمال الإقراء، ج ۱، ص ۴۵۳ – ۴۵۴، مؤسسه الکتب الثقافیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق؛ معرفت، محمد هادى، علوم قرآنى، ص ۱۷۵ – ۱۷۶، مؤسسه فرهنگى التمهید، قم، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ش.
[۹]. به نقل از: البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۹؛ علوم قرآنى، ص ۱۷۵.
پاسخ دهید