در سوره اعراف و در قصه حضرت موسی می‌‌خوانیم: «قَالُواْ أَرْجِهْ وَ أَخَاهُ وَ أَرْسِلْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرینَ» و در سوره شعراء باز در قصه حضرت موسی می‌‌خوانیم: «قَالُوا أَرْجِهِ و أَخَاهُ وَ ابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ»؛ لطفاً فرق بین دو صیغه «ارسل» و «ابعث» را در این دو آیه روشن کنید؟

پاسخ اجمالی

ابتدا به معانی فعل‌های «أرسل» و «ابعث» می‌پردازیم سپس درباره اختلاف در تعبیر این دو آیه درباره یک موضوع بحث می‌کنیم.
ریشه «أرسل» از «رِسل»(به کسر اول)[۱] است. و رسل در اصل به معناى برخاستن با تأنّى و آرامی است.[۲] و «رسول»‏
به معناى «مرسَل»؛ یعنی بر خاسته و فرستاده شده، از همین کلمه است.[۳] «رسول»؛ گاهى به پیام اطلاق می‌شود؛ مانند این گفته شاعر «أَلَا أَبْلِغْ أَبَا حَفْصٍ‏ رَسُولًا». و گاهى به شخص پیام‌آور.[۴]  


راغب اصفهانی می‌گوید: «إرسال»‏؛ یعنی فرستادن و رسالت یافتن که درباره انسان و اشیاء در حالت پسندیده و ناپسند هر دو به کار می‌رود.[۵]
با توجه به مطالب بالا؛ آیه شریفه «قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرینَ»،[۶] این‌گونه معنا می‌شود: «(و به فرعون) گفتند: او(موسی) و برادرش(هارون) را بازداشت کن، و گردآورندگانى را به شهرها بفرست»، که «ارسل» به معنای «بفرست» است.


«
ابعث» از ماده «بَعث» به معنای بر انگیختن[۷] و فرستادن[۸] است؛ یعنی همان ارسال؛ و اهل لغت چنین گفته‌اند: «البَعْثُ‏: الإِرْسَالُ»،[۹] و «بَعَثَ‏ بِهِ أرْسلَه مع غیره‏».[۱۰] ناگفته نماند معناى این کلمه با اختلاف موارد فرق می‌کند، معناى مشهور آن در استعمال قرآن مجید، بعثت انبیاء و بعثت روز معاد است؛[۱۱] مانند «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا                        مِنْهُمْ»،[۱۲] و «أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ».[۱۳]

 


با توجه به این‌که گفته شد؛ «بعث» هم به معنای برانگیختن و هم فرستادن است، در آیه شریفه «قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرین»؛ مترجمان و مفسّران قرآن کریم؛ «ابعث» را به معنای «ارسل» گرفته‌اند و در ترجمه آیه چنین گفته‌اند: «گفتند: کار او و برادرش را به تأخیر انداز و نیروهاى گردآورنده‌اى را به شهرها بفرست».


بنابراین، این اختلاف در تعبیر در قرآن کریم درباره یک موضوع؛ نشان دهنده تفنّن در بیان مطلب است که خود زیبایی کلام را به همراه دارد.
همچنین برخی از دانشمندان علوم قرآنی در باره این دو آیه می‌گویند: ارسال به همان معنای بعث است، اما متضمن نوعی علوّ و برتری است؛ چون خطاب به فرعون است که فرمانروای ساحران بود.[۱۴]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. گفتنی است؛ اصل این کلمه «رِسل» به کسر حرف اول است، اما به فتح(رَسل) هم ثبت شده است.

[۲]. فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۷، ص ۲۴۱، نشر هجرت، قم، چاپ دوم؛ قرشى، على‏اکبر، قاموس قرآن، ج ۳، ص ۹۰، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.

[۳]. فیروز آبادى، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج ۳، ص ۵۲۶، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۹۰ – ۹۱.

[۴]. همان.

[۵]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص ۳۵۳، دار القلم،‏ بیروت، چاپ اول.

[۶]. اعراف، ۱۱۱.

[۷]. مصطفوى، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۲۹۵، دار الکتب العلمیه، مرکز نشر اثار علامه مصطفوی، ‏بیروت، قاهره، لندن، چاپ سوم.

[۸]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶، مهنا، عبد الله على، لسان اللسان، ج ۱، ص ۹۳، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول.
دار صادر، بیروت، چاپ سوم.

[۹]. صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، ج ۲، ص ۱۳، عالم الکتب‏، بیروت، چاپ اول.

[۱۰]. ابن سیده، على بن اسماعیل، المحکم و المحیط الأعظم،محقق و مصحح : هنداوى، عبدالحمید، ج ۲، ص ۹۶، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول.

[۱۱]. قاموس قرآن، ج ۱، ص ۲۰۲.

[۱۲]. جمعه، ۲: «اوست که در میان مردم بی‌سواد، پیامبرى از خودشان برانگیخت‏».

[۱۳]. حج، ۷: «یقیناً خدا کسانى را که در گورهایند، برمی‌انگیزد». 

[۱۴]. «لأن الإرسال یفید معنى البعث، و یتضمن نوعا من العلو، لأنه یکون من فوق، فخصصت هذه السوره به لما التبس، لیعلم أن المخاطب به فرعون دون غیره»؛ کرمانى، محمود بن حمزه، البرهان فی متشابه القرآن، ص ۱۷۸، دار الوفاء، المنصوره، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.