لطفاً تفسیر این آیه را بیان کنید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِىَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود».

پاسخ اجمالی

در آیه ۱۲۵ سوره بقره سه موضوع محوری بیان شده است. یک. محل امن بودن خانه خدا؛ یعنی خداوند مقرر نمود، کسى که به این خانه پناهنده شود، تا هنگامى که در آن‌جا است جان و مال او ایمن باشد و هرگز ترس به خود راه ندهد. دو. مقام ابراهیم(ع). مقام ابراهیم محلى است که در آن حضرت ابراهیم، برای بناى کعبه، یا برای انجام مراسم حج، و یا براى دعوت عمومى مردم براى انجام این مراسم بزرگ ایستاد. سه. پاک کردن خانه خدا؛ یعنی خداوند به حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع)دستور می‌دهد که آن‌را از هر نوع نجاسات و پلیدی‌هاى ظاهرى، بت و بت‌پرستى و پلیدی‌هاى باطنى، برای طواف‌‏کنندگان، مجاوران، رکوع‌‏کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنند.
 

پاسخ تفصیلی

قرآن کریم پس از اشاره به مقام والاى حضرت ابراهیم(ع) در آیه پیشین، به بیان عظمت خانه کعبه که به دست ابراهیم ساخته و آماده شد، می‌پردازد:
«
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِىَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود»؛[۱]  و (به خاطر بیاورید) هنگامى که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان براى مردم قرار دادیم! و (براى تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهى براى خود انتخاب کنید! و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا براى طواف‌‏کنندگان، مجاوران، رکوع‌‏کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید.
در این آیه چند موضوع محوری بیان شده است که به بررسی آنها خواهیم پرداخت:


۱ – 
خانه خدا محل امنیت
محل امن بودن خانه «کعبه» به این مناسبت است که خداوند مقرر نمود کسى که به این خانه پناهنده شود، تا هنگامى که در آن‌جا است جان و مال او ایمن باشد و هرگز ترس به خود راه ندهد. و مردم نیز باید جهت عظمت و احترام به کعبه متعرض فردی نشوند که خود را در پناه آن قرار داده است.
این خانه یک خانه امن براى مردم و نیز حیوانات است. حرم مکه که خانه کعبه در آن قرار گرفته، از جانب خدا محل امن اعلام شده است، حتى اگر کسى که باید حد بر او جارى شود به حرم مکه پناهنده شود، کسى حق ندارد تا وقتى که در حرم است به او حد جارى کند. بلکه باید آن‌قدر صبر کنند تا از حرم بیرون بیاید، آن‌گاه حد الهى را بر او جارى کنند. حتى حیوانات هم در حرم امنیت دارند و شکار آنان در داخل حرم مکه ممنوع است.[۲]
«
خانه کعبه» را به این مناسب کعبه می‌نامند که شکل آن چهار ضلعی است و بر اساس برخی نقل‌ها جهت مربع بودن آن این است که در محاذات «بیت المعمور» که در آسمان واقع گردیده و داراى شکل مربّع بوده، قرار گرفته است. شکل «بیت المعمور» نیز به این جهت مربع است که در محاذات «عرش» که داراى شکل مربع است، واقع شده است. و «عرش» نیز از این نظر مربع است که هر یک از گوشه‌‏هاى آن اشاره به یکى از این چهار کلمه «سبحان اللَّه، و الحمد للَّه، و لا اله الّا اللَّه، و اللَّه اکبر» است، و این چهار کلمه پایه و اساس دین اسلام هستند.[۳]
برخی از مفسران معتقدند که این آیه اشاره به تشریع حج دارد.[۴] البته برخی نیز برآنند که جعل مثابه «محل بازگشت پى در پى و تمایل نفوس است که پیوسته روى به آن آرند و قصد آن ‌کنند»، نباید حکم تکلیفى براى مردم باشد؛ زیرا بیان حکم یا خبر از آن با تعابیری؛ مانند «ثوبوا» و «یجب ان تثوبوا» معروف‌‏تر و مناسب‌‏تر است. همچنین، اگر نظر به تکلیف و تشریع فریضه حج باشد؛ مثل سایر احکام مناسب بود به مؤمنان به دین اسلام خطاب می‌شد، نه آن‌که از جعل مثابه براى عموم مردم خبر دهد.[۵]


۲ – 
مقام ابراهیم
مقام به جای دو قدم گفته می‌شود. مقام ابراهیم محلى است که در آن ابراهیم، برای بناى کعبه، یا برای انجام مراسم حج و یا براى دعوت عمومى مردم براى انجام این مراسم بزرگ، ایستاددر این باره پاسخ ۵۹۹۳ را مطالعه کنید.


۳ – 
پاک کردن خانه خدا
به دنبال سخنی که از خانه خدا به میان آمد، در پایان این آیه می‌فرماید: ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا براى طواف‌کنندگان، مجاوران، رکوع‌کنندگان و سجودکنندگان پاک و پاکیزه کنید.


۴ –  
منظور از تطهیر
یکی دیگر از مسائلی که در این آیه مطرح شده است، این است که خداوند به ابراهیم و اسماعیل(ع) دستور می‌دهد، خانه مرا پاکیزه کنید. در معناى «تطهیر» در این‌جا چند نظر است.
الف. برخی می‌گویند؛ منظور پاک کردن از کثافات و خونى است که مشرکان قبل از این‌که خانه کعبه در تصرف ابراهیم و اسماعیل(ع) درآید، در آن می‌ریختند.[۶]
ب. عده‌ای معتقدند؛ مراد این است که آن‌را از بت‌هایى که بر در آن می‌آویختند پاک نمایند.
ج. بعضى گفته‌‏اند: مقصود آن است که خانه کعبه را بر اساس طهارت و تقوا بنا کنند.[۷]
د. البته می‌تواند منظور همه این موارد باشد؛ یعنی منظور از آن هر نوع پاکى است که شایسته این خانه الهى باشد. پاکى از نجاسات و کثافات و پلیدی‌هاى ظاهرى. پاک‌سازى این خانه از بت و بت‌پرستى و پلیدی‌هاى باطنى.[۸]


۵ –  
طائفان، عاکفان، راکعان و ساجدان
منظور از عاکفان همان مجاوران ساکن مکه هستند. منظور از رکوع و سجود کنندگان نمازگزاران در مسجد الحرام هستند. شاید بتوان گفت: این چهار صفت براى چهار گروه نیست، بلکه براى بیان حالت‌هاى مختلف زائر خانه خدا است؛ یعنی زائر چون مشغول طواف می‌شود «طائف» است؛ هنگامی که در مسجد به تماشاى کعبه می‌نشیند «عاکف» است؛ و چون مشغول نماز می‌شود «راکع» و «ساجد» است.[۹]
البته این چهار وصف و عنوان(لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود)، می‌تواند ناظر به دسته‌‏هاى مختلف باشد. به این معنا که هر دسته مطابق اندیشه و درکشان به صورتى می‌باشند. احتمال دارد قاصدین حق و خانه او یک گروه در حالات مختلف باشند. گویا این اوصاف به ترتیب، اشاره به مقامات و مراتبى است که ابراهیم خلیل پیمود. همین که براى سالک، حق تجلى نمود اراده و اندیشه او را که پیوسته به منافع و شهوات فردی است، به حق می‌پیوندد و مانند اجزای ریز و درشت جهان به گرد مرکز حق می‌گرداند. این حقیقت در عالم صورت، به صورت طواف پیرامون خانه منصوب به دست ابراهیم و منسوب و مضاف به خدا در می‌آید. چون طائف از جواذب نفسانى و شخصى یک‌سره آزاد شد و با حرکات دایره‏‌اى حق را در هر جانب و هر جهت مشاهده کرد، ملازم و معتکف به آن می‌شود: «و العاکفین» یا به توصیف آیه سوره حج که به جاى «العاکفین»، «القائمین» آمده،[۱۰] گویا اشاره به قیام بحق و وظیفه پس از طواف است. آن‌گاه عاکف یا قائم، از نیم یا بیشتر وجود خود و جهان چشم می‌پوشد و فانى در پرتو عظمت و قدرت می‌شود و در برابر آن قد ‏خم می‌کند و براى قرب به او به صورت رکوع در می‌آید: «وَ الرُّکَّعِ». پس از آن‌که در انوار عظمت پوشیده و یک‌سره فانى شد، به صورت سجده از همه چیز چشم می‌پوشد و سر به خاک مى‏نهد و هستى خود را در برابر اراده ازلى از دست می‌دهد: «السُّجُود».[۱۱]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. بقره، ۱۲۵.

[۲]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۱، ص ۳۸۳، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۳]. همان.

[۴]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱، ص ۲۸۰،  قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۵]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏۱، ص ۲۹۶، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.

[۶]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱، ص ۳۸۵.

[۷]. همان.

[۸]. ‏جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏۱، ص ۳۴۷- ۳۴۸، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

[۹]. همان.

[۱۰]. «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی‏ شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود»؛ (به خاطر بیاور) زمانى را که جاى خانه (کعبه) را براى ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم:) چیزى را همتاى من قرار مده! و خانه‌‏ام را براى طواف‏‌کنندگان و قیام‏‌کنندگان و رکوع‏‌کنندگان و سجودکنندگان (از آلودگى بت‌ها و از هر گونه آلودگى) پاک ساز. حج، ۲۶.

[۱۱]. پرتوى از قرآن، ج ‏۱، ص ۲۹۹- ۳۰۰.