چرا خداوند مسلمانان را امت وسط میخواند و امت وسط بودن به چه معنا است؟
تفسیر آیه ۱۴۳ سوره بقره چیست؟ و ما به عنوان امت وسط چه رفتاری باید از خود نشان دهیم؟
پاسخ اجمالی
خداوند در قرآن کریم نسبت به مسلمانان تعبیر «امت وسط» را به کار برده است. اما در اینکه منظور از امت وسط چیست، دیدگاههای مختلفی وجود دارد.
۱ – در بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، از امت وسط با کلمه (عدل) یعنی میانه و معتدل یاد شده است؛ یعنی مسلمانان را امت معتدل و میانه قرار دادیم.
۲ – برخی از مفسران معتقدند امت وسط یعنی امت خوبی که خداوند آنها را اختیار کرده است.
۳ – برخی از مفسران شیعه امت وسط را به معنای واسطه بین پیامبر و مسلمانان دانستهاند و مصداق آنرا نیز به ائمه اطهار محدود کردهاند.
البته این اقوال بسیار به یکدیگر نزدیکاند؛ لذا برخی از مفسران همه اینها را محتمل دانستهاند.
پاسخ تفصیلی
خداوند در قرآن مسلمانان را «امت وسط» نامیده است، اما برای فهم آن باید به آیه قبل آن توجه شود؛ زیرا خداوند امت وسط بودن را در راستای آیه قبل به مسلمانان اطلاق میکند. در آن آیه ، خداوند ابتدا بحث تغییر قبله در آینده و اعتراض پیروان یهود و مشرکان بر مسلمانان را بیان میکند: «به زودى مردم سبک مغز مىگویند: چه چیزى مسلمانان را از قبلهاى که بر آن بودند [یعنى بیت المقدس، به سوى کعبه] گردانید؟».[۱] بعد به پیامبر و مسلمانان میگوید جواب آنها را اینگونه بدهید: «قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ».[۲] سپس در ادامه این آیه میفرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً …».[۳]
اما نکته قابل توجه این است که در آیه قبل چه چیزی از مسلمانان نقل میکند که در راستای آن خداوند مسلمانان را امت وسط میخواند. در این ارتباط اقوال بسیاری وجود دارد:
الف. برخی از مفسران «کذلک» را عطف بر بخش «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» دانستهاند؛ یعنی همانگونه که شما را به صراط مستقیم هدایت کردیم، شما را امت وسط قرار دادیم.[۴] برخی نیز نزدیک به این قول را ارائه کردهاند: همانگونه که قبله را برای شما تغییر دادیم تا به صراط مستقیم هدایت گردید، همانطور شما را امت وسط قرار دادیم.[۵]
ب. این احتمال وجود دارد که وقتی خداوند میفرماید: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» تقدیر اینگونه باشد که تمام این جهات و مکانها مساوی هستند و همه ملک خداوند است، اما خداوند به برخی از آنها شرافت و احترام خاصی عطا میکند و آنرا قبله قرار میدهد؛ حال همانگونه؛ تمام انسانها در عبودیت مشترکاند، اما خداوند برخی را که همان امت اسلامی باشند به فضل و بزرگی شرافت بخشید، و این احسانی از طرف پروردگار میباشد.[۶]
اقوال دیگری نیز در این مسئله بیان شده و در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست.[۷]
سپس خداوند میفرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً … ».[۸]
اما در اینکه منظور از امت وسط چیست، اقوالی وجود دارد که به اختصار بیان میشود:
۱ – در بسیاری از تفاسیر از امت وسط با کلمه «عدل»؛ یعنی میانه و معتدل یاد شده است.[۹] برخی دیگر نیز با الفاظی دیگر همین معنا را گفتهاند،[۱۰] و برخی دیگر تقریری مناسب از معتدل بودن و راه وسط بودن را بیان کردهاند.[۱۱]
۲ – برخی از مفسران معتقدند امت وسط؛ یعنی امت خوبی که خداوند آنها را اختیار کرده است[۱۲] و برخی دیگر این معنا را به صورت احتمال ذکر کردهاند.[۱۳]
۳ – خداوند از این معنا، اهل بیت را قصد کرده است که آنها را معتدل و واسطه میان پیغمبر و مردم دیگر قرار داده است و در هر زمان امامی وجود دارد که بر اهل زمان خود شاهد بوده و پیامبر نیز شاهد بر آنها میباشد.[۱۴]براساس این نظریه ضمیر در «جَعَلْناکُمْ» منحصر در ائمه معصومین بوده و آنها کسانی هستند که خداوند آنها را واسطه میان رسول خود و مردم قرار داده است. بر این محتوا که ائمه مصداق امت وسط هستند روایاتی نیز وجود دارد.[۱۵] شایان ذکر است؛ برخی از اهل سنت نیز این روایت را نقل کردهاند.[۱۶] همچنین معتقدان به این نظریه، اقوال اول و دوم را میپذیرند و تنها وجه واسطه بودن را به این افراد معتدل و اختیار شده میافزایند؛ به همین جهت عموماً تعبیر به «عدلا و واسطه بین الرّسول و النّاس» دارند[۱۷] که البته از روایات موجود در این مسئله، این محتوا را به دست آوردهاند.
لازم به ذکر است؛ پیروان شیعی قول اول و دوم نیز این روایات را قبول دارند، اما آنها را در مقام بیان مصداق اکمل دانستهاند که در مورد بسیاری از آیات این نوع روایات وجود دارد.
علاوه بر این برخی از مفسران به درستی مطرح کردهاند که میتوان بین نظریه اول و دوم جمع کرد و ایندو، معانی نزدیک به هم دارند.[۱۸]
اما در مورد قسمت «لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً»، نیز اقوال مختلفی بیان شده است:
۱۱ – اینها بر مردم غیر مسلمان شهادت و گواهی دهند که خداوند حجت را بر اینان تمام کرده است.[۱۹]
۲ – تعبیر به «شهادت (گواه بودن) امت اسلامى بر مردم جهان، و همچنین گواه بودن پیامبر(ص) نسبت به مسلمانان»، ممکن است اشاره به الگو بودن، باشد؛ چرا که گواهان و شاهدان را همیشه از میان افراد نمونه انتخاب مىکنند؛ یعنى شما با داشتن این عقاید و تعلیمات، امتى نمونه هستید، همانطور که پیامبر در میان شما یک فرد نمونه است.[۲۰] اقوال دیگری نیز در این مسئله وجود دارد.[۲۱]
منبع:اسلام کوئست
[۱]. بقره، ۱۴۲: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتی کانُوا عَلَیْها …».
[۲]. بقره، ۱۴۲: « … بگو: مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدایت مىکند».
[۳]. بقره ۱۴۳: «بدین سان شما را امتى میانهرو قرار دادیم …».
[۴]. بغدادی، علاء الدین علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح، شاهین، محمد علی، ج ۱، ص ۸۷، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق؛ نخجوانی، نعمت الله بن محمود، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، ج ۱، ص ۵۵، دار رکابی للنشر، مصر، چاپ اول، ۱۹۹۹م.
[۵]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۱۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۸۵، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
[۶]. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۴، ص ۸۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
[۷]. برای نمونه ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۸۳، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۸]. بقره، ۱۴۳: و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتى میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستى و راستى] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد … ».
[۹]. تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق: عیون السود، محمد باسل، ص ۳۲، منشورات محمدعلی بیضون، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
[۱۰]. تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۸۳.
[۱۱]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۱۹.
[۱۲]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۱، ص ۳۲۷، دار الکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
[۱۳]. تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۸۵ – ۸۶.
[۱۴]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۱، ص ۴۱۵، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۱۹۷، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج ۱،ص ۶۳، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین علی، تأویل الآیات الظاهره، ص ۸۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۱۵]. برای اطلاع از این روایات ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق و مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج ۱، ص ۸۲، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۱، ص ۱۹۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ج ۱، ص ۲۱، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
[۱۶]. ر.ک: حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی، محمد باقر، ج ۱، ص ۱۱۹، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
[۱۷]. تفسیر القمی، ج ۱، ص ۶۳؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۴۱۵؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج ۱، ص ۱۲۶، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
[۱۸]. مفاتیح الغیب، ج ۴، ص ۸۵.
[۱۹]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عده الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج ۱،ص ۳۹۰، امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
[۲۰]. تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۸۳ – ۴۸۴.
[۲۱]. ر. ک: شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص ۶۱، دار البلاغه للطباعه و النشر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۲، ص ۷، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
پاسخ دهید