آیا روایتی به این مضمون وجود دارد که خداوند به برکت پیامبر اکرم(ص) عذاب مسخ شدن را از امّت اسلام برداشته است؟

پاسخ اجمالی

آیه «وَ مَا أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِین»، دلالت دارد که پیامبر اسلام(ص) برای تمام اهل عالم رحمت است. مفسران به نقل از ابن عباس یکی از شاگردان بزرگ حضرت علی(ع) در تفسیر قرآن مجید، در تفسیر این آیه می‌گوید: «مراد خداوند متعال این است که پیامبر گرامی اسلام(ص)، رحمت است برای انسان‌های خوب و بد، مؤمن و کافر اما برای مؤمنان هم در دنیا رحمت است هم در آخرت و برای کفار فقط در دنیا رحمت است به این‌که از عذاب امت‌های گذشته، مانند غرق شدن در آب و مسخ شدن به صورت حیوانات عفو شده‌اند.


در مقابل این آیه روایاتی وجود دارد که دلالت دارد عذاب مسخ شدن در امت اسلامی نیز همانند امت بنی اسرائیل وجود دارد. اما دسته سوم از روایات وجود دارد که با استناد به این دسته می‌توان بین مفاد آیه رحمت و روایات دلالت کننده بر مسخ امت اسلامی را بدین گونه جمع کرد: «آیه رحمت، عذاب مسخ را از عموم کفار بر داشته است، اما روایات ناظر به برخی از سران کفار مانند قاتلان حضرت سید الشهداء و هتک حرمت کنندگان به حریم آل رسول(ص)، که در زمان حکومت حضرت مهدی(عج) رجعت می‌کنند، در همین دنیا دچار عذاب‌های سختی می‌شوند که یکی از آن عذاب‌ها مسخ و تبدیل شدن به صورت حیوانات است؛ همچنین گروهی از افراد که در آخر الزمان زندگی می‌کنند و همجنس بازی می‌نمایند، نیز بنابر فرموده پیامبر اکرم(ص) دچار عذاب مسخ خواهند شد و از تحت این عموم استثنا گردیده‌اند.


به عبارت دیگر: روایات اثبات کننده مسخ به عنوان روایات خاص، برخی از افراد را از تحت عموم آیه رحمت استثنا نموده‌اند و آیه رحمت در مابقی افراد کفار و گناهکاران امت اسلامی، به عمومیت خویش باقی است و این عذاب فقط به سران و اشقیای کفار و عده‌‌ای خاص از مجرمان و گناهکاران، آن هم در آخر الزمان اختصاص یافته است.
 

پاسخ تفصیلی

آیات و روایات در باب عذاب مسخ برای امت اسلامی بر دو دسته‌اند:


۱ – 
آیات و روایاتی که دلالت بر برداشته شدن عذاب مسخ از امت اسلامی دارند.


۲ – 
روایاتی که دلالت بر وجود عذاب مسخ در امت اسلامی دارند.


آیات و روایات نفی کننده مسخ در امت اسلامی:


آیه «وَ مَا أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِین»،[۱] دلالت دارد بر این‌که پیامبر(ص) برای تمام اهل عالم رحمت است.
مفسران به نقل از ابن عباس یکی از صحابه و شاگردان[۲] بزرگ حضرت علی(ع) در تفسیر قرآن مجید، در تفسیر این آیه می‌گویند: «مراد خداوند متعال این است که پیامبر گرامی اسلام(ص)، رحمت است برای انسان‌های خوب و بد، مؤمن و کافر، اما برای مؤمنان هم در دنیا رحمت است هم در آخرت؛ زیرا آن بزرگوار، دینى آورده که پیروی کردن از آن در دنیا موجب هدایت و ارشاد آنان به کمال و سعادت و اصلاح امور زندگی و مادی آنان و ایجاد نظم و آسایش در روابط بین انسان‌ها است، و در آخرت، سبب رستگارى از عذاب جهنم و برخورداری از شفاعت پیامبر(ص) و دیگر شفاعت کنندگان مأذون، و رسیدن به ثواب عظیم و رفتن به بهشت خواهد بود و برای کفار فقط در دنیا رحمت است به این‌که از عذاب امت‌های گذشته مانند غرق شدن در آب و مسخ شدن به صورت حیوانات عفو شده‌اند.[۳]


مؤید گفتار ما بر شمول این رحمت بر کفار و برداشتن عذاب امت‌های پیشین از آنان، آیه «وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِیهِمْ»[۴] از قرآن کریم است که خداوند متعال می‌فرماید: «و خدا بر آن نیست که آنان را در حالى‌که تو در میان آنان به سر مى‏برى، عذاب کند».[۵]
روایت شده است که پیامبر گرامی اسلام فرموده است: «انما انا رحمه مهداه» من رحمتى هستم که از جانب خدا هدیه شده‌‏ام.[۶]
در این روایت نیز اطلاق رحمت دلالت دارد بر شمول آن حتی نسبت به کفار، به همان تفسیری که در آیه رحمت بیان شده است.

 


روایات اثبات کننده مسخ در امت اسلامی


در روایتی از رسول گرامی اسلام(ص)، نقل شده است: «هیچ چیزی در بنی اسرائیل واقع نشده است، مگر این‌که همان چیز در امت من نیز واقع شود حتی عذاب به زمین فرو رفتن، مسخ و تبدیل شدن به صورت حیوانات، سنگ باریدن و سنگباران شدن».[۷]
در روایتی دیگر، آن‌حضرت فرموده است: «در امت من عذاب به زمین فرو رفتن، مسخ  و تبدیل شدن به صورت حیوانات، و سنگ باریدن بر آنان وجود دارد و سبب آن نیز دنبال زنان آوازه خوان و بی‌بند بار رفتن و شراب خواری است».[۸]
در نگاه ابتدایی بین مفاد این روایات – که صراحت دارند بر وجود عذاب امت‌های گذشته در امت اسلامی حتی عذاب مسخ شدن – با مفاد و تفسیر آیه رحمت، به برداشتن عذاب مسخ از امت اسلامی، تعارض وجود دارد. اما این تعارض با بررسی دسته دیگر از روایات در این باب قابل جواب است و امکان جمع عرفی بین مفاد آیه و روایات وجود دارد.

 


جمع بین دو گروه از آیات و روایات


جمع بین مفاد آیه رحمت و روایات دلالت کننده بر وجود عذاب مسخ در امت اسلامی این‌گونه است که: «عذاب مسخ، در روایات یاد شده برای کفار و گناهکاران از امت پیامبر(ص)، عمومیت ندارد تا با عموم مفاد آیه رحمت در تعارض باشد بلکه این عذاب در آخر الزمان بر گروه خاصی از کفار و گناهکاران نازل می شود چنان چه رسول اکرم(ص)، فرموده‌اند: «زمان به چهار دوره تقسیم می‌شود که من در بهترین برهه آن هستم سپس برهه و قرن دوم و پس از آن برهه سوم پس هنگامی که برهه و قرن چهارم فرا برسد مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند در این زمان خداوند کتابش را از دل‌های بنی آدم بر می‌دارد سپس باد سیاهی را می‌فرستد که تمام دوستان خودش را قبض روح می‌کند بعد از آن مجرمان و گناه‌کاران را سنگ‌باران و مسخ می‌نماید».[۹]

 


همچنین این عذاب، برای سران و اشقیای کفار، از جمله، قاتلان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و هتک حرمت کنندگان به حریم آل رسول(ص) می‌باشد که قبل از فرا رسیدن قیامت، هنگام دولت و حکومت قائم آل محمد(ص) جهت انتقام کشیدن از آنان رجعت نموده و زنده می‌شوند. علاوه بر عذاب اخروی که در انتظارشان است در همین دنیا نیز عذاب می‌شوند که یکی از عذاب‌های آنان مسخ و تبدیل شدن به صورت حیوانات است.[۱۰] 


بنابراین بین مفاد آیه رحمت مبنی بر برداشته شدن عذاب مسخ از کفار امت اسلامی با مفاد روایات دلالت کننده بر عذاب مسخ در امت اسلامی منافاتی وجود ندارد؛ چون در امت‌های سابق تمام کفار دچار عذاب می‌شدند، چه سران کفار و چه پیروان آنان و این عذاب مختص به بخشی از زمان هم نبود، بلکه هر زمانی که فسادشان زیاد و مرتکب عصیان و سرکشی خاصی می‌شدند عذاب نازل می‌شد؛ ولی این عمومیت عذاب از امت اسلامی بر داشته شده است. بدین معنا که تمام کفار و گناه‌کاران امت اسلامی در هر برهه‌ای از زمان دچار عذاب مسخ نمی‌شوند، بلکه فقط گروه خاصی مانند قاتلان حضرت اباعبدالله(ع) و یاران آن‌حضرت و هتک حرمت کنندگان به حریم آل رسول(ص) و کسانی که در آخر الزمان مرتکب جنایات خاصی مثل همجنس بازی می‌گردند، از رحمت حضرت حق دور گردیده دچار عذاب مسخ خواهند شد.

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. «ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم»، انبیا، ۱۰۷.

[۲]ابن عباس از شاگردان امام علی(ع)، ۲۵۶۷۶.

[۳]. طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، محقق، بلاغی، محمد جواد، ج ۷، ص ۱۰۷، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش؛ فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، محقق، اعلمی، حسین، ج ۳، ص ۳۵۸، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ق؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۲۵۶، اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش؛ حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین، تفسیر اثنا عشرى، ج ۸، ص ۴۵۳ – ۴۵۴، میقات، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.

[۴]. انفال، ۳۳.

[۵]. نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ۱۲، ص ۳۸۸ – ۳۸۹، اسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق؛  تفسیر اثنا عشری، همان، ص ۴۵۴.

.[۶] مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعى از محققان‏، ج ۱۶، ص ۳۰۶، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، چاپ دوم‏، ۱۴۰۳ ق.

[۷]. بحار الأنوار، ج ‏۵۳، ص ۱۳۱.

[۸]. بحار الأنوار، ج ‏۲۲، ص ۴۵۳؛ طوسى، محمد بن الحسن‏، الأمالی، ص ۳۹۷، دار الثقافه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.

[۹]. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق، مصحح، مؤسسه آل البیت(ع)،‏ ج ۱۴، ص ۳۴۲، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق؛ بروجردى، آقا حسین‏، جامع أحادیث الشیعه، محقق، مصحح، جمعى از محققان‏، ج ۲۵، ص ۷۵۸، فرهنگ سبز، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ ش.

[۱۰]. شیخ حر عاملى، محمد، الإیقاظ من الهجعه بالبرهان على الرجعه، محقق، مصحح، رسولى، هاشم، جنتى، احمد، ص ۴۷ – ۷۰، نشر نوید، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۲ ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج  ‏۴۵، ص ۲۹۵ – ۲۹۶، مؤسسه الطبع و النشر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. (برداشت آزاد).