کدام آیات در قرآن در مورد توازن بین فقر و غنا اشاره دارد؛ یعنی از یک طرف به اغنیا دستور داده که به فقرا کمک کنند، و از طرف دیگری به فقرا دستور داده که تلاش بیشتری کنند تا از فقر خلاصی یابند؟

پاسخ اجمالی

قرآن کریم برای برقراری تعادل و توازن میان فقر و غنا در جامعه، به مؤمنان دستور داده تا از طریق انفاق، سعی کنند شکاف طبقاتی را به حداقل برسانند. در این راستا در آیات فراوانی به تشویق انفاق کنندگان پرداخته است.
از سوی دیگر به انسان‌ها به طور عموم و مستضعفان و فقرا بویژه می‌گوید؛ از منابع طبیعی، زمین، معادن، دریاها که خداوند در اختیارتان قرار داده، با تلاش و کوشش به آباد کردن زمین‌ها و عمران و آبادانی و برداشت منابع از دل آنها نیازهایتان را برطرف کنید.
 

پاسخ تفصیلی

قرآن کریم برای برقراری تعادل و توازن میان فقر و غنا در جامعه، به مؤمنان دستور داده تا از طریق انفاق، سعی کنند شکاف طبقاتی را به حداقل برسانند. در این راستا در آیات فراوانی به تشویق انفاق کنندگان پرداخته، در تعدادی از آیات به آنها پاداش اخروی را بشارت داده، در برخی آیات هم، انفاق را از اوصاف پرهیزکاران برشمرده است. این آیات در قرآن در قالب الفاظ و واژه‌‌های مختلفی بیان شده است که در این‌جا چند آیه را به عنوان نمونه بیان می‌کنیم.
الف. آیاتی که در آنها از واژه‌های «انفاق»، «انفقوا»، «ینفقون» و… استفاده شده است.


۱ – «
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْض»؛[۱] اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، از قسمت‌هاى پاکیزه اموالى که (از طریق تجارت) به دست آورده‌‏اید، و از آنچه از زمین براى شما خارج ساخته‏‌ایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان)، انفاق کنید.


۲ – «
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّهٌ وَ لا شَفاعَه»؛[۲] اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از آنچه به شما روزى داده‌‏ایم، انفاق کنید پیش از آن‌که روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را براى خود خریدارى کنید)، و نه دوستى (و رفاقت‌هاى مادى سودى دارد).


۳ – «
وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَه»؛[۳] و از آنچه به آنها روزى داده‏‌ایم، در پنهان و آشکار، انفاق مى‌‏کنند.


۴ –  «
وَ ما لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فی‏ سَبیلِ اللَّه»؛[۴]چرا در راه خدا انفاق نکنید!


۵ – در اوصاف پرهیزکاران «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون»؛[۵] (پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‏] ایمان مى‌‏آورند و نماز را برپا مى‌‏دارند و از تمام نعمت‌ها و مواهبى که به آنان روزى داده‏‌ایم، انفاق مى‌‏کنند.


۶ – «
الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛[۶] آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق مى‌‏کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنها است، و نه غمگین مى‌‏شوند.


ب. قرآن کریم از سویی دیگر تصریح می‌‌فرماید که برای فقرا، ایتام و محرومان جامعه، در اموال ثروت‌‌مندان حقوقی قرار داده، و از این راه به اغنیا دستور می‌دهد در جهت فقر زدایی و بر طرف کردن فاصله طبقاتی تلاش کنند.


۱ – «
وَ الَّذینَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ*  لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»؛[۷] و آنها که در اموالشان حق معلومى است، براى تقاضا کننده و محروم.


۲ –  «
وَ الَّذینَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛[۸] و آنها که در اموالشان حق معلومى است.


بعضى از مفسران معتقدند: مراد از «حق معلوم» چیزى غیر از زکات است که انسان بر خود لازم مى‌کند که به نیازمندان کمک کند. [۹] شاهد این تفسیر، روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است. وقتى از تفسیر این آیه سؤال کردند که آیا این چیزى غیر از زکات است؟ فرمود: «آرى این درباره کسى است که خداوند ثروت و مالى به او مى‏‌بخشد و او به مقدار هزار یا دو هزار یا سه هزار یا بیشتر و کمتر از آن جدا کرده و با آن صله رحم مى‌‏کند و مشقت و تنگ‌دستی را از قوم و قبیله خود بر مى‌‏دارد».[۱۰]


۳ – «
إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکین… »؛[۱۱] صدقات براى فقیران و مسکینان است.
فقرا طبقات محرومى هستند که درآمدشان نسبت به هزینه‌‏شان – آن‌چنان که در عرف متداول است- کفاف نکند، و مساکین بینوایانى هستند که فقر و عجز آنان را از به دست آوردن روزى بازداشته است.


ج. قرآن کریم در آیاتی نیز فقرای خویشتن‌دار را در ستایش می‌کند؛ فقرایی که به دلایلی مانند شرکت در جهاد از کسب مال و سرمایه بازمانده‌اند، و طبع بلند آنها مانع از درخواست‌شان می‌شود. در این‌گونه موارد نیز قرآن به مؤمنان سفارش کرده تا نسبت به برطرف نمودن نیاز فقیران اقدام نمایند.


۱ –  «
لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ »؛[۱۲](انفاقِ شما، مخصوصاً باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌‏اند (و توجّه به آیین خدا، آنها را از وطن‌هاى خویش آواره ساخته و شرکت در میدانِ جهاد، به آنها اجازه نمى‏‌دهد تا براى تأمین هزینه زندگى، دست به کسب و تجارتى بزنند) نمى‌‏توانند مسافرتى کنند (و سرمایه‏‌اى به دست آورند) و از شدّت خویشتن‏ دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‌‏نیاز مى‏‌پندارند، امّا آنها را از چهره‌‏هایشان مى‌‏شناسى و هرگز با اصرار چیزى از مردم نمى‌‏خواهند. (این است مشخّصات آنها!) و هر چیز خوبى در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.


۲ –  «
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»؛[۱۳]و کسانى که امکانى براى ازدواج نمى‌‏یابند، باید پاک‌دامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏‌نیاز گرداند.
د. راه‌کاری که قرآن کریم در برطرف کردن نیاز انسان‌ها به طور عموم و مستضعفان و فقرا بویژه ارائه می‌دهد؛ این است که آنها را به بهره برداری از منابع طبیعی که خداوند در اختیارشان قرار داده تشویق می‌کند، تا از راه تلاش با آباد کردن زمین‌ها و عمران و آبادانی به رفع نیازهایشان اقدام نمایند.


۱ –  «
هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی‏ مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ»؛[۱۴] او کسى است که زمین را براى شما رام کرد، بر شانه‌‏هاى آن راه بروید و از روزی‌هاى خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوى او است.


۲ – «
أَمَّا السَّفینَهُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفینَهٍ غَصْبا»؛[۱۵] اما آن کشتى مال گروهى از مستمندان بود که با آن در دریا کار مى‌‏کردند و من خواستم آن‌را معیوب کنم (چرا که) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود که هر کشتى (سالمى) را بزور می‌گرفت.


۳ –  «
یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها»؛[۱۶] اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست! او است که شما را از زمین آفرید، و آبادى آن را به شما واگذاشت.
البته، همان‌گونه که بیان شد، عده‌ای از مردم به دلایلی؛ مانند شرکت در جهاد، یا فعالیت‌های اجتماعی، یا هجرت، مجبور به ترک سرزمین‌های خود شدند در نتیجه از کسب مال و سرمایه بازمانده‌اند، و یا با تلاش و کوشش به هر دلیلی با از دست دادن سرمایه اصلی خود، نتوانستند گلیم خویش را از آب بکشند؛ لذا اینان تحت عنوان فقیر و مسکین باقی مانده‌اند که بر طرف نمودن نیازهای زندگی‌شان بر عهده افراد متمول و نهادهای متکفل حمایت از فقرا است.

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. بقره، ۲۶۷.

[۲]. همان، ۲۵۴.

[۳]. رعد، ۲۲.

[۴]. حدید، ۱۰.

[۵]. بقره، ۳.

[۶]. همان، ۲۷۴.

[۷]. معارج، ۲۴- ۲۵.

[۸]. همان، ۲۴.

[۹]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲۵، ص ۳۲، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.

[۱۰]. تفسیر نور الثقلین، عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولى محلاتى، سید هاشم، ج ‏۵، ص ۴۱۷، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق. «هو الرجل یؤتیه اللَّه الثروه من المال، فیخرج منه الالف و الالفین و الثلاثه آلاف و الاقل و الاکثر، فیصل به رحمه، و یحمل به الکل عن قومه».

[۱۱]. توبه، ۶۰.

[۱۲]. بقره، ۲۷۳.

[۱۳]. نور، ۳۳.

[۱۴]. ملک، ۱۵.

[۱۵]. کهف، ۷۹.

[۱۶]. هود، ۶۱.