در آیات قرآنی صفت غفور بر صفت رحیم مقدم می شود، به استثناء سوره سبأ که می فرماید: یَعلَمُ مَا یَلِجُ فِی الأرضِ وَ مَا یَخرُجُ مِنهَا وَ مَا یَنزِلُ مِنَ السٌماءِ وَ مَا یَعرُجُ فیهَا وَ هُوَ الرٌحِیمُ الغَفُورُ، آیا دلیل خاصی دارد؟

پاسخ اجمالی

این که چرا کلمه و یا جمله ای در آیه ‏اى مقدّم شده و همان، در آیه دیگر مؤخر شده است، در کتاب های علوم قرآنی به آن پرداخته شده و در علّت آن چنین گفته اند: چون بافت آیه به تنهایى در جایی تقدیم را اقتضا مى ‏کند، ولی در جای دیگر تأخیر را می طلبد.

 

در آیۀ مورد بحث صفت «رحیم» با خصوصیات اول آسمان و زمین یعنی «یَلِجُ» و «یَنزِلُ»، و صفت «غفور» با خصوصیات بعدی آن دو یعنی «یَخرُجُ» و «یَعرُجُ» متناسب است؛ به این بیان: آنچه در زمین فرو مى ‏رود، و آنچه از زمین خارج مى‏ شود، همه رحمت و عطایای الاهی است، و آنچه از آسمان فرو مى ‏آید، و از اعمال مردم به آسمان بالا مى ‏رود، با این که اعمال گروهی از انسان ها پاک و کامل نیست، ولی خداوند آنها را مشمول آمرزش خویش قرار می دهد.

 

پاسخ تفصیلی

خداوند در آیۀ شریفۀ مورد بحث می فرماید: «آنچه در زمین فرو مى ‏رود و آنچه را از آن بر مى ‏آید مى ‏داند، و (همچنین) آنچه از آسمان نازل مى ‏شود و آنچه بر آن بالا مى ‏رود و او مهربان و آمرزنده است».[۱]

 

علامه طباطبائی در ذیل آیۀ شریفه می گوید: «یلج» مضارع از ریشۀ «ولوج» به معناى فرو رفتن، و بر خلاف خارج شدن است. همچنین کلمه «یعرج» از عروج معناى مقابل نزول را مى ‏دهد؛ نزول یعنى پایین آمدن، و عروج یعنى بالا رفتن. این که فرمود خدا علم دارد به آنچه در زمین فرو مى ‏رود، و از زمین بیرون مى‏ شود، و آنچه از آسمان فرو مى ‏آید، و به آسمان بالا مى ‏رود، گویا کنایه است از علم خدا به حرکت هر صاحب حرکتى، و آنچه انجام مى ‏دهد، و آیه شریفه با دو کلمه «وَ هُوَ الرَّحِیمُ الْغَفُور» ختم شده و گویا در این جمله اشاره است به این که خدا رحمتى ثابت دارد، و مغفرتى که خاص اقوامى است که ایمان داشته باشند.[۲]

 

 

برای توصیف خداوند بر رحیم و غفور، در آیۀ مزبور احتمالاتی داده شده است:

یک. در میان امورى که به آسمان عروج مى‏ کند، اعمال بندگان و ارواح آنها است، پس او است که آنها را زیر پوشش رحمت و مغفرتش قرار مى ‏دهد.

 

دو. نزول برکات و مواهب آسمانى مولود رحمت او است، و اعمال صالحى که از بندگان به مقتضاى «وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ» بالا مى ‏رود، مشمول آمرزش او خواهد بود.

 

سه. آنها که شکر این نعمت ها را به جا مى ‏آورند مشمول رحمت اند و آنها که مقصّرند اگر از حد نگذرانند مشمول آمرزش الاهی واقع می شوند.

خلاصه اینکه آیه فوق در تمام ابعادش معناى وسیع و گسترده‏اى دارد، و نباید آن را در یک جهت محدود کرد.[۳]

 

با توجه به توضیحات و احتمالات فوق گفته می شود:

۱ – در آیۀ مورد بحث ابتدائاً فعل های «یَلِجُ»، «یَخرُجُ»، «یَنزِلُ» و «یَعرُجُ» به کار رفته است که دو فعل اول، مربوط به حالات تمام موجودات زمینی نسبت به ارتباط آنها با زمین، و فعل سوم و چهارم مربوط به حالات تمام موجودات آسمانی نسبت به ارتباط آنها با آسمان است.[۴]

 

۲ – این که چرا کلمه و یا جمله ای در آیه ‏اى مقدّم شده و همان، در آیه دیگر مؤخر شده است، در کتاب های علوم قرآنی به آن پرداخته شده و در علّت آن چنین گفته اند: چون بافت آیه به تنهایى در جایی تقدیم را اقتضا مى ‏کند، ولی در جای دیگر تأخیر را می طلبد.[۵] بنابراین، در آیۀ مورد بحث، صفت رحیم با خصوصیات اول آسمان و زمین یعنی «یَلِجُ» و «یَنزِلُ»، و صفت غفور با خصوصیات بعدی آن دو یعنی «یَخرُجُ» و «یَعرُجُ» متناسب است؛ به این بیان: آنچه در زمین فرو مى ‏رود، و آنچه از زمین خارج مى‏ شود، همه رحمت و عطایای الاهی است، و آنچه از آسمان فرو مى ‏آید، و از اعمال مردم به آسمان بالا مى ‏رود، با این که اعمال گروهی از انسان ها پاک و کامل نیست، ولی خداوند آنها را مشمول آمرزش خویش قرار می دهد. پس خدا دارای رحمتى ثابت و واسعه و مغفرتى که مخصوص مردم با ایمان و توبه کنندگان است.[۶]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. سبأ، ۲٫

[۲]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۶، ص ۳۵، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۳]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۸، ص ۱۰ و ۱۱، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۴]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر والتنویر، ج۲۲ ،ص ۹، بی نا، بی جا، بی تا .

[۵]. برگرفته از نمایه «تقدیم و تأخیر در برخی آیات قرآن»، سؤال ۲۰۱۵۵؛ ر. ک: اوصاف قرآن و علت تعدد آن، ۲۱۴۰۹٫

[۶]. ر.ک: خطیب عبدالکریم، التفسیر القرآنى للقرآن، ج ۱۱، ص ۷۷۵، بی نا، بی جا، بی تا؛ مدرسى، سید محمد تقى، من هدى القرآن، ج ۱۰، ص ۴۲۱، دار محبى الحسین، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.