در تفسیر سوره تین -در تفسیر فرات کوفی- حدیثی آمده که منظور از تین امام حسن مجتبی(ع) و منظور از زیتون امام حسین(ع) است. آیا اصولاً این حدیث و مانند اینها معتبرند؟

پاسخ اجمالی

قرآن کریم علاوه بر آن‌که دارای معنای ظاهری است، ممکن است بطون زیادی هم داشته باشد. به عنوان نمونه معنای ظاهری «تین» و «زیتون» که خداوند در آیات اول و دوم سوره تین به آنان سوگند یاد می‌کند، می‌تواند همان انجیر و زیتونی باشد که مورد نظر تمام مردم است؛ یعنی میوه انجیر و زیتون که محصول درخت انجیر و زیتون است. اما در عین حال می‌تواند معانی باطنی هم داشته باشد که یک مورد آن، چیزی است که در حدیث مورد استناد در پرسش به آن اشاره شده است؛ یعنی امام حسن مجتبی و امام حسین(ع) میوه‌های درخت ولایت.[۱]


همچنین می‌تواند معانی دیگری مراد آیه باشد، چنان‌که در روایت دیگری آمده است؛ منظور از «تین» مدینه الرسول و مراد از «زیتون» بیت المقدس، اولین قبلگاه مسلمانان است.[۲] و در تفسیر قمی آمده است: «انجیر»؛ رسول خدا(ص)، «زیتون»؛ امیرمؤمنان، «طور سینین»؛ حسن و حسین، و «هذا البلد امین»؛ ائمه (ع) هستند.[۳]
بنابر این، حدیثی که در تفسیر فرات کوفی آمده، در ردیف احادیثی است که نمونه‌هایی از آنها بیان شده است.

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱] . «عَنْ ابْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ التِّینُ الْحَسَنُ وَ الزَّیْتُونُ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۱۰۵،ِ مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۹ق.

[۲] . «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنَ الْبُلْدَانِ أَرْبَعَهً فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ التِّینُ الْمَدِینَهُ وَ الزَّیْتُونُ بَیْتُ الْمَقْدِسِ وَ طُورُ سِینِینَ الْکُوفَهُ وَ هَذَا الْبَلَدُ الْأَمِینُ مَکَّهُ»؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۶۱، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، ۱۴۰۹ق.

[۳] . «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ، قَالَ التِّینِ رَسُولُ اللَّهِ وَ الزَّیْتُونِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ طُورِ سِینِینَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ الْأَئِمَّهُ»؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏۲، ص ۴۲۹، دارالکتب، قم، ۱۳۶۷ش.