اگر خداوند دیدنی نیست؛ چگونه در آیه ۵۵ سوره بقره، خدای نادیدنی برای قوم بنی اسرائیل دیدنی میشود و جسمیت مییابد؟
خدای متعال در آیه ۵۵ سوره بقره میگوید: «و (نیز به یاد آورید) هنگامى را که گفتید: اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم! پس صاعقه شما را گرفت در حالى که تماشا میکردید. چگونه خدای نادیدنی که گفته شده در قیامت هم نمیتوان خدا را دید برای قوم بنی اسرائیل دیدنی میشود و جسمیت مییابد. خدایی که تغییر پذیر باشد نمیتواند خدا باشد. شما مسلمانها با داشتن چنین آیهای چگونه میتوانید با این گفته مسیحیان که عیسی پسر خداست به مخالفت بر خیزید؟
پاسخ اجمالی
گرچه تمام مسلمانان در مورد رؤیت خداوند وحدت سخن ندارند، اما شیعه امامیه هیچ گونه اختلاف نظری در این زمینه ندارد، بلکه از ضروریات و مسلّمات مکتب اهل بیت(ع) عدم رؤیت خداوند با چشم ظاهری است.
ادلّه و براهین نقلی و عقلی بسیاری بر دیده نشدن خدا در دنیا و آخرت وجود دارد از جمله در قرآن آمده است: «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ»؛[۱] و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهى دید! ولى به کوه بنگر، اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى دید!» اما هنگامى که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد و موسى مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهى تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!.
شاهد سخن در این آیه شریفه روی عبارت «لَنْ تَرانی» است که سخن شناسان عرب گفتهاند واژه «لن» برای نفی ابد است، از اینرو؛ ترجمه «هرگز مرا نخواهى دید» برای این مناسب است که دلالت میکند خداوند هرگز دیده نمیشود چه در دنیا و چه در آخرت.[۲]
اما پرسشی که مطرح نمودید احتمالاً از عدم آشناییتان به زبان عربی است؛ زیرا خداوند در آخر آیه ۵۵ از سوره بقره میفرماید: «وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُون»، اشتباه شما از اینجا ناشی شده که مفعول فعل «تنظرون» را خدا دانستید در صورتی که اگر کسی کمترین آشنایی به زبان عربی داشته باشد میداند که مفعول آن کلمه «صاعقه» است نه خدا؛ یعنی به اسباب مرگ یا به آتش نگاه میکردند.[۳] از اینرو، میبینیم که حتی آنانی که قائل به رؤیت خداوند هستند نظیر شما به ذیل این آیه استناد ننمودهاند.
بنابر این، ترجمه درست آیه چنین است: «و (نیز به یاد آورید) هنگامى را که گفتید: اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم! پس صاعقه شما را گرفت در حالى که (صاعقه را) تماشا میکردید». بر این اساس، اشکالات شما که متفرّع بر آن معنای اشتباهی بود، دیگر محلّی نخواهد داشت.
کنبع:اسلام کوئست
[۱]. اعراف، ۱۴۳.
[۲]. ر.ک: «شیعه و سنی و رؤیت خدا»، سؤال ۸۴۰۸.
[۳]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۱۹۹، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
پاسخ دهید