تفسیر آیه «یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى» چیست؟
تفسیر آیه «یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى» چیست؟
پاسخ اجمالی
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى»؛[۱] اگر سخن آشکار بگویی (یا مخفى کنى)، او اسرار – و حتى پنهانتر از آن- را نیز میداند.
کلمه «أَخْفى»، اسم تفضیل است[۲] که آن به «مخفیتر» معنا و تفسیر شده است.[۳]در اینکه منظور از «اخفى»(مخفیتر از سِرّ) در اینجا چیست؟ در میان مفسّران گفتوگو بسیار است،[۴] یکی از این تفسیرها که برخی از مفسّران[۵] با استناد به روایتی از امام باقر و امام صادق(ع) بیان کردهاند، این است: «سِرّ؛ یعنى چیزى که در دل خود پنهان میکنى و مخفیتر از سِرّ آن چیزى است که قبلاً به قلب تو خطور کرده و فراموشش کردهاى».[۶]
این حدیث ممکن است اشاره به این نکته باشد که آنچه را انسان یاد میگیرد، به مخزن حافظه سپرده میشود منتها گاهى ارتباط انسان با گوشهاى از این مخزن قطع میگردد و حالت نسیان و فراموشی به او دست میدهد، لذا اگر با وسیلهاى یادآورى بشود کاملاً آنرا مطلب آشنایى میبیند. بنابر این، آنچه را انسان فراموش کرده، مخفیترین اسرار او است که در زوایاى حافظه پنهان گشته و ارتباطش موقّتاً یا براى همیشه قطع شده است.[۷]
به هر حال؛ معنای آیه چنین میشود: خدای متعال آنقدر احاطه علمى دارد که اگر سخن آشکارا بگویى میداند، و اگر مخفى کنى نیز میداند، و حتى مخفیتر از مخفى را نیز آگاه است.[۸]
منبع:اسلام کوئست
[۱]. طه، ۷.
[۲]. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج ۶، ص ۱۶۵، دارالارشاد، سوریه، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
[۳]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج ۷، ص ۶، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۴، ص ۱۲۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۱۶۱، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۴]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۱۶۱.
[۵]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۷، ص ۶؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۹، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش؛ شبّر، سید عبد الله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، مقدمه: بحرالعلوم،سیدمحمد، ج ۴، ص ۱۴۱، مکتبه الألفین، کویت، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
[۶]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۸۸، ص ۲۸، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۷]. تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۱۶۲.
[۸]. همان، ص ۱۶۱.
پاسخ دهید