آیا علاوه بر تشریع احکام، فروع مسائل فقهی هم در قرآن کریم بیان شده است؟
کدام یک از مسائل فقهی است که توضیح و تبیین متفاوت آن، نه در سنت، بلکه فروع مسئلهاش هم در خود قرآن وارد شده است؟
پاسخ اجمالی
اگر چه قرآن کریم در آیات الاحکام به صورت کلی احکام و دستورات شرع مقدس اسلام را تشریع نموده، و اساساً در صدد بیان جزئیات و فروع مسائل نبوده است، اما در برخی موارد به تناسب، پس از تشریع اصل حکم، به برخی از فروع آن نیز اشاره کرده است. در این فرصت به عنوان نمونه تعدادی از این مسائل را فهرستوار، فقط با ذکر آیات بیان میکنیم:
۱ – فروع مسئله ارث در سوره نساء در چند آیه شده است:
۱-۱ – «لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصیباً مَفْرُوضا»؛[۱] از هر چه پدر و مادر و خویشاوندان به ارث مىگذارند، مردان را نصیبى است. و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان به ارث مىگذارند چه اندک و چه بسیار، آنان را نیز نصیبى است، نصیبى معیّن.
۱-۲ – «یُوصیکُمُ اللَّهُ فی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَهٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَریضَهً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیما»؛[۲]خدا درباره فرزندانتان به شما سفارش مىکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنها است؛ اگر یک دختر بود نصف میبرد و اگر مرده را فرزندى باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را میبرد؛ اگر فرزندى نداشته باشد و میراثبران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایى را میبرد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتى که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد. و شما نمىدانید که از پدران و پسرانتان کدام یک شما را سودمندتر است. اینها حکم خدا است که خدا دانا و حکیم است.
۲ – یکی از فروع مطرح شده در قرآن مسئله طواف حج است: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیق»؛[۳]سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا کنند و بر گرد خانه گرامى کعبه، طواف کنند.
۳ – روزه ماه رمضان: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛[۴] (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانههاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آنکس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آنکس که بیمار یا در سفر است، روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ شمارید، باشد که شکرگزارى کنید!
۴ – مسئله زنا: «وَ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانینَ جَلْدَهً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَهً أَبَداً وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛[۵] کسانى را که زنان عفیف را به زنا متهم مىکنند و چهار شاهد نمىآورند، هشتاد ضربه بزنید، و از آن پس هرگز شهادتشان را نپذیرید که مردمى فاسقاند.
منبع:اسلام کوئست
[۱]. نساء، ۷.
[۲] همان، ۱۱٫ گفتنی است، آیات ۱۲، ۱۹ و ۱۷۶ این سوره نیز در همین موضوع است.
[۳]. حج، ۲۹.
[۴]. بقره، ۱۸۵٫ آیه ۱۸۷ همین سوره نیز به یکی از فروع مسئله روزه میپردازد.
[۵]. نور، ۴٫ فرعهای دیگر این مسئله در آیات بعدی تا آیه ۹ بیان شده است.
پاسخ دهید