با توجه به آیه ۱۹۱ آل عمران می‌شود این‌گونه برداشت کرد که می‌توان قرآن را در حال درازکش هم خواند؟!

پاسخ اجمالی

قرآن کریم هنگام معرفی صاحبان خرد در یکی از آیاتش می‌فرماید: «الَّذینَ یَذْکُرُونَ الله قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ …»؛[۱] همان‌ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن‌گاه که بر پهلو خوابیده‌‏اند، یاد می‌کنند و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار.


بدیهی است که این آیه در مقام تجویز قرائت قرآن در حال خوابیده و درازکش نیست، آنچه از این آیه بر می‌آید آن است که انسان‌های عاقل در همه حالات، حتی در حالت خوابیده و درازکش نیز باید به یاد خدا باشد، و به مناجات با پروردگار خویش بپردازد. نه آن‌که نماز و قرآن را در این حال بخواند. البته هنگام ضرورت می‌توان نماز را نشسته و یا خوابیده خواند و یکی از تفسیرهای آیه نیز همین است. چنانچه از امام باقر(ع)‏ در معنای آیه نقل شده است؛ فرد صحیح و سالم نماز را در حالت ایستاده می‌خواند، بیمار نشسته و بیماری که توان نشستن ندارد، به صورت دراز کشیده نماز به جا می‌آورد.[۲]


به هر حال این آیه به معنای به یاد خدا بودن در همه حالات است، حتى در حال استراحت! و عبارت «وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ» (و بر پهلوهایشان نیز به یاد خدا می‌باشند)، بیانى براى یکی از اقسام استراحت است، زیرا ذکر خدا در هر حال خوب و شایسته است، و خردمندان کسانی‌اند که از خلقت جهان بر وجود خدا استدلال می‌کنند. هم خدا را در حال ایستاده، هم خوابیده و هم نشسته یاد می‌نمایند؛ یعنی خدا را تا آخرین حد توانایى در حال سلامت و بیماری یاد می‌کنند؛ سالم در قیام و مریض در حال نشسته یا خوابیده؛ فرد سالم در حالى‌که ایستاده، یا به کار و انجام مسئولیت مشغول است، یا در حال جهاد و مبارزه است. چه آن‌گاه که آرمیده، نشسته و یا پهلو بر زمین نهاده و در حال خفتن و یا شهادت است.[۳]


برخی از مفسران نیز تفسیر دیگری از آیه ارائه داده‌اند، به این بیان که آیه در مقام بیان اقسام عبودیت و بندگی است؛ یعنی تصدیق به قلب، اقرار به زبان و عمل به اعضا و جوارح. «یَذْکُرُونَ الله» اشاره به عبودیت زبان، «قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ»، اشاره به عبودیت اعضا و جوارح، «وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ»، اشاره به عبودیت قلب، فکر و روح دارد. و انسان چیزی جز مجموع اینها نیست. وقتی زبان غرق در ذکر باشد، اعضا در شکر، و قلب در تفکر، این بنده با تمام وجود غرق در عبودیت و بندگی است.[۴]

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. آل عمران، ۱۹۱.

[۲]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۳، ص ۴۱۱، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

[۳]. طالقانی، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج ‏۵، ص ۴۵۱، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.

[۴]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۹، ص ۴۵۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.