بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه اول- سیره عقلا- مقدمه: ضرورت بحث

در کتاب الفائق مطالبی مطرح شده است که آدم جای جای فقه می‌بیند، بعضی از این مطالب را قبل از شهید صدر از آن ها اسمی هم به صورت مستقل دیده نشده است.

این کتاب حاصل بحث هایی از بزرگان قم از جمله آقای شب زنده دار، شهیدی، شوپایی، مدرسی، قائینی، عندلیب که بعد از مراجع جزو اساتید بزرگان اند تدوین شده است.

آقای شمس، مدقق و تعقیب فر هم این مباحث را تنظیم نموده اند.

سعی شده بهترین متن ارائه شود، اما تا کتابی درس داده نشود کمبودهایش فهمیده نمی‌شود.

بحث های مهمی از جمله سیره عقلاء، سیره متشرعه، قاعده لوکان لبان (آقای خویی زیاد استفاده می‌کردند) مثلا اگر صیغه در عقد بیع شرط بود روایتی می‌آمد، یا مثلا اگر مادر زن نامحرم بود روایتی می‌آمد، التمسک بالاطلاق و العموم فی الموضوعات المستحدثه که با توجه به بتکوین، پول، مسائل پزشکی و… ما این ها را می‌توانیم باتوجه به اطلاقاتی که در آن زمان آمده و مسائلی که نبوده در این مسائل جاری کنیم؟، الغاء خصوصیه، تنقیح مناط که این ها چه ضابطه‌ای دارد؟، الاولویه، تناسخ حکم و موضوع، مذاق الشرع که ضابطه آن چیست و گرنه شبیه حکم های اهل سنت می‌شود، مناسبه حکم و الموضوع، مقاصد الشریعه، القیاس

 

بحث اول سیره عقلاء

 این بحث هم در فقه مهم است هم در اصول، یکی از مبادی تصدیقی علم اصول است که قبل از علم اصول باید آن را اثبات کرده باشیم، حجیت ظواهر، عمده دلیل خبر واحد سیره عقلاء است، البته خبر واحد روایت دارد ولی به این انسجام نمی‌شود. ضرورت بحث از سیره عقلاء چیزی حل شده است، خیلی شواهد و قرائن نمی‌خواهد.

 

نکته بعد سیره عقلاء این است که سیره عقلاءای که بعد از دوره معصوم اتفاق افتاده است، مثل این ماسک زدن ادامه پیدا میکند تا دویست سال آینده، اگر این سیره ادامه یابد مثل همان سیره زمان معصوم است؟ آیا حجت است؟ این ها را در سیره عقلا بحث می‌کنیم.

 

تطبیق

مقدمه: ضرورت بحث از حجیت سیره عقلاء و شرح اصطلاحات این بحث

بحث از حجیت سیره عقلاء دوره‌ی مفصلی از مباحث علم اصول است، سیره عقلاء یکی از مبادی تصدیقی مباحث علم اصول است(یعنی قبل از ورود علم اصول باید این را تصدیق کرده باشی بعدا وارد اصول شوی وگرنه نمی توانی در اصول از آن استفاده کنی)، سیره عقلاء برای اثبات بعضی از مسائل اصولی عمده و بزرگترین استدلال ما است، در بعضی از مسائل حجج و امارات مثل حجیت ظواهر و اخبار ثقه ( که از مهم ترین امارات فقهی است)، این اخبار ثقات و ظواهر چیزی است که اصولی در تنقیح از آن استفاده می‌کند در جمع روایاتی که تعارض بدوی دارد (مثل اکرم العلماء و لاتکرم الفساق که به ظاهر تعارض دارد ولی سیره عقلا می‌گوید خاص مقدم بر عام است)، در حکومت و ورود و… این سیره عقلاء درست می‌کند).

 

پس از یک جهت جزو مبادی اصول شد، از این جهت هم که بنایی برای مسائل فقهی است به عنوان یک عنصر مشترک، جزو خود مسائل علم اصول است، به خصوص در ابواب معاملات که خیلی سیره عقلاء به کار می‌رود، اون جایی که عقلاء حکمی دارند اگر شارع ردی نکرده است، امضاء شده است، یک جهت دیگر که اهمیت سیره عقلاء را زیاد می‌کند این است که گذشتگان به ادله ای استناد می‌کردند که الان ما قبول نداریم(مثل اجماع منقول که الان کسی قبول ندارد، یا عمل اصحاب به خبر ضعیف که جبران ضعف می‌کند، حال ما می‌مانیم و آن روایت ضعیف) در این جا ما می‌توانیم ادله را سیره عقلاء قرار دهیم، دایره استدلال به سیره عقلاء در این عصر اخیر وسیع تر است از قبل، چون خیلی از ادله ساقین نزد ما ضعیف و مخدوش شد، مثل اجماع منقول، شهرت، عمل اصحاب به خبر ضعیف و مثل این ها. این ادله را که ضعیف می‌دانیم با ادله سیره عقلاء عوض می‌کنیم در بسیاری از مسائل که فقیه نمی‌تواند از فتوای قدماء از اصحاب یا مشهور  فقها بیرون برود.

 

اضافه بر این بسیاری از مسائل بعد از دوران ائمه اضافه شده و به وقوع پیوسته است، (حتی در خود زمان ائمه هم در زمان یک امام بوده که در زمان ائمه قبل نبوده است، معامله اینترنتی، پیامکی، آیا این سیره هایی که ایجاد شده و بعدها بیشتر می‌شود چه کنیم؟) و تا زمان ما ادامه داشته و بعد هم ادامه دارد، آیا وزان این‌ سیره ها به اندازه وزان سیره زمان معصومین(علیهم السلام) است؟