حضرت استاد صدیقی روز شنبه از ساعت ۱۶:۰۰ الی ۱۷:۰۰ به تفسیر قرآن با موضوع «اخلاق در قرآن» در کتابخانه موسسه آموزش عالی عالم آل محمد(ع) واقع در حوزه علمیه امام خمینی (ره) پرداختند که مشروح آن در ذیل آمده است.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إالی یوم الدّین».
خیلی خوش آمدید. خداوند به حقّ محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) جلسهی ما را جلسهی قرآنی قرار بدهد. انشاءالله نور داشته باشد و برای همهی ما ذخیرهی آخرت باشد. انشاءالله همهی وقت و عُمر و حرفهایمان مورد رضایت آقایمان حضرت حجّت (اروحنا فداه) قرار بگیرد انشاءالله تعالی.
مُستکبرین آیات الهی را میشنوند و بر آنها خیلی سخت میگذرد
بسیار خوب، از تکتک عزیزان و بزرگواران استفاده کردیم. الحمدلله همگی مفید حرف زدید و ما فرصت بررسی و ارزیابی را نداریم؛ بنده هم برای اینکه حضورمان در اینجا لغو نباشد، یکی دو نکته را عرض خواهم کرد. یکی مسألهی تولّی است که مقابل اقبال است؛ اقبال اینها به «لَهْوَ الْحَدِیثِ[۲]» است؛ ولی نسبت به کتاب که حکمت است، نسبت به این اقبال دارند و تعبیر تولّی در اینجا جالب است. درست نقطهی مقابل هستند. قرآن رو به بالاست و اینها رو به پایین هستند. نکتهی دوم این است که تولّی منشأ دارد؛ اگر کسی از نور و از حقّ و از مصالح خودش فاصله میگیرد، این موضوع منشأ درونی دارد و حضرت حقّ در این مورد موضوع استکبار را منشأ پُشت کردن به آیاتِ الهی معرفی فرمودهاند. نکتهی دیگر این است که در اینجا یک لطافتی وجود دارد؛ «کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا[۳]»، آیاتی را که دوستان جمع کرده بودند، بسیار جالب بود؛ خصوصاً آیهای که آقای دهقانی تلاوت کردند که میفرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ[۴]»؛ خیلی گویا و زیبا بود. انسانی که عقل ندارد، تجهیزاتِ آن را هم ندارد و اینها همگی مجاری عقل هستند. «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ[۵]»، اینها همه برای فُواد هستند. وقتی دل ندارید، اینها هم صمٌّ بُکم هستند. در اینجا نمیفرماید که اینها صمّ هستند؛ توضیح علّامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) هم همین است که در اینجا فرق دارد و در اینجا نمیفرماید که صمّ هستند. انسانی که ثقلِ سامع دارد، اینگونه نیست که نمیشنود؛ آن کسی که ناشنوا است، راحت است و اصلاً نمیشنود و چون ناشنوا است و زمینه هم ندارد، خودش را معطّل هم نمیکند. ولی در اینجا فرموده است: «وَ إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا[۶]»؛ برای اینها بسیار سخت میگذرد. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ[۷]»؛ کسی که گوشش سنگین است و میخواهد بشنود، سختی زیادی میکشد. باید دستش را جلوی گوشش قرار بدهد و آن را جلو بیاورد و با مشقّت انجام میشود. اینها کسانی هستند که ناشنوا نیستند که نشوند؛ ولی سخت است زیرا مُستکبر است. این شبیه کسی است که ثقلِ سامعه دارد و اگر بخواهد بشنود، خیلی با سختی و مرارت میشنود.
انشاءالله بقیهی مطالب برای جلسه بعدی بماند.
وَ صَلی الله عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرین
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲] سوره مبارکه لقمان، آیه ۶٫
[۳] سوره مبارکه لقمان، آیه ۷٫
[۴] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۲٫
[۵] سوره مبارکه نحل، آیه ۷۸٫
[۶] سوره مبارکه لقمان، آیه ۷٫
[۷] سوره مبارکه اسراء، آیه ۸۲٫
پاسخ دهید