قرآن کریم در سوره مبارکه «ق» می‌فرماید: «وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ(۲۱) لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ(۲۲) وَ قالَ قَرینُهُ هذا ما لَدَیَّ عَتیدٌ(۲۳)». لطفاً این جایگاه ترسناک که در این سه آیه آمده است را توضیح دهید؟

پاسخ اجمالی

این آیات، گزیده‌ای از چگونگی حساب‌رسی مردم در روز قیامت را به تصویر می‌کشد که اگر خوب آن‌را در ذهن خویش مرور کنیم بسیار هولناک است و آن این‌که هر فردی را دو فرشته همراهی می‌کنند که یکی او را به سوی جایگاه حساب‌رسی می‌راند و پیش می‌برد و دیگری به عنوان شاهد و ناظر بر کارهای فرد دنبال او حرکت می‌کند تا بر علیه او شهادت دهد. در آن روز دیده انسان تیزبین خواهد شد و حقیقت هر آنچه را که از سوی پیامبران در دنیا گفته شده بود و انسان آن‌را انکار می‌کرد به روشنی درک خواهد کرد، این فرشته او را به همراه اعمال و کارهایش تسلیم محضر حضرت حق می‌کند تا به سزای کارهای خویش برسد. بنابر این، جایگاه ترسناک، همان سوق دادن و پیش بردن انسان با وضع خاص و بسته به غل و زنجیر بودن از سوی فرشته سائق به همراه شاهد و در محضر حضرت رب العالمین قرار دادن است که انسان نه قدرت بر انکار دارد و نه قدرت بر مقاومت و رهایی.

پاسخ تفصیلی

در این آیات، خداوند بزرگ، از حال مردم بعد از برانگیخته شدن در روز قیامت خبر می‌دهد و می‌فرماید:

۱ – «وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ».[۱] یعنى در روز قیامت، هر فرد مکلّفى در نزد پروردگار حاضر خواهد شد در حالى‌که دو فرشته همراه او هستند؛ یکی او را به سوى جایگاه حساب‌رسی پیش می‌برد – البته نه به طور عادی و معمولی بلکه به فرموده قرآن کریم با غل و زنجیر و قهر و غلبه[۲]– و فرشته دیگر، شاهد اعمال او است و تمام اعمال او را یاد داشت نموده است، بنابر این دیگر راهى براى فرار و انکار نخواهد داشت.[۳]

 

امام علی(ع) نیز در بخشی از خطبه ۸۵ نهج البلاغه در ترسیم لحظات درد آور مرگ و جان دادن و نحوه روانه شدن به جایگاه و صحنه محشر و حالاتى که هر بیننده‏اى را تکان مى‏دهد و در فکر فرو مى‏برد، می‌فرماید: «گویا مى‏بینم چنگال مرگ در پیکر شما فرو رفته، و علاقه و آرزوها از شما رخت بربسته، شداید و سختى‏هاى مرگ و برزخ به شما روى آورده، و حرکت به سوى رستاخیز آغاز شده است و هر یک از شما وارد صحنه محشر مى‏شود، در حالى که همراه او «سائق» و «شاهدى» است: فرشته‏اى که او را به سوى محشر مى‏راند و شاهدى که بر اعمال او گواهى مى‏دهد».[۴]

برخی از مفسران هم[۵] گفته‌اند: «سائق از فرشتگان خواهد بود، و شاهد از اعضاء و جوارح بدن انسان است که شهادت بر اعمال آنان مى‏دهد».[۶]

 

۲ – «لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ».[۷]

غفلت، عبارت است از: «رفتن معنایى از خاطره و ذهن».[۸] بنابر این، در قیامت به انسان گفته مى‏شود تو در اشتباه و فراموشى به سر مى‏بردى و در دنیا از این روز غافل بودى؛ یعنی با این‌که پیامبران به تو خبر داده بودند و تو را از روز قیامت و حساب و کتاب در آن روز، آگاه کرده بودند تو آن‌را باور نکردی، بلکه از خاطر بردی و فراموش نمودی.[۹]

 

 

مفسران می‌گویند: این آیه خطاب به تمام کسانی است که دارای تکلیف بودند، چه نیکان و چه تبه‌کاران. بنابر این، معنای آیه چنین می‌شود: «ما امروز، آن پرده‏اى را که در دنیا قلب و گوش و چشم شما انسان‌ها را پوشانیده بود برداشتیم تا این‌که حقیقت همه چیز برای شما روشن شود بدون نیاز به استدلال.[۱۰]

عده‌ای می‌گویند؛ این آیه خطاب به پیامبر گرامی اسلام(ص) است؛ زیرا «کنتَ»، «عَنْکَ»، «غِطاءَکَ» و «بَصَرُکَ» همه خطاب به شخص حاضر است و اشاره به این است که تو ای پیامبر(ص)، به اعتبار مرتبه بشریّت و حالت قبل از نزول وحى از وقایع و اوضاع محشر بى‌‏خبر و غافل بودى ولی پس از اعلام از حق تعالى، چشم دل تو چنان باز و روشن شد که آنچه براى دیگران در این‌جا نیاز به استدلال دارد نزد تو ضرورى و بدیهى خواهد بود.[۱۱]

 

۳ – «وَ قالَ قَرِینُهُ هذا ما لَدَیَّ عَتِیدٌ»؛[۱۲] همنشین او مى‏گوید: این نامه اعمال او است که نزد من حاضر و آماده است.

گروهی گفته‌اند: «مراد از قرین، به دلالت سیاق آیه ملک موکل انسان است».[۱۳]روایتی از امام صادق(ع) نیز در معنای این آیه نقل شده است که تأیید بر گفتار این گروه از مفسران است.

 

ابوبصیر می‌گوید از امام صادق(ع) در باره سخن خداوند سؤال کردم که می‌فرماید: ‏«هذا ما لَدَیَّ عَتِیدٌ»، امام(ع) فرمود: مراد، ملک و فرشته‌ای است که کارهای انسان را ثبت و یادداشت می‌کند.[۱۴]

برخی[۱۵]می‌گویند: «منظور از این قرین، همان شیطانى[۱۶] است که بر او گمارده شده است».[۱۷]

بعضى هم گفته‏اند: «منظور از قرین، انسان‌هایی هستند که در دنیا با او همنشین بوده‌اند.[۱۸]

 

 

حال اگر منظور از قرین، ملک «شاهد» باشد، معنای آیه چنین می‌شود: «این حساب و نامه اعمال او است که من شاهد بر آن اعمال بوده‌ام و اینک اعمال او را که نوشته‏ام نزد من حاضر و آماده است.[۱۹] و اگر مراد از قرین، ملک «سائق» باشد، معنای آیه چنین می‌شود: «این همان انسانی است که نزد من بوده و به سوی شما آورده ام و حاضر و آماده است».[۲۰]

 

و اگر منظور از قرین، شیطان یا انسانى باشد که در دنیا با او همنشین بوده، آیه این گونه معنا می‌شود: «این همان انسانی است که تحت فرمان من بوده و به سبب گناهانی که به سبب اغوای من انجام داده اینک حاضر و آماده است برای وارد شدن در جهنم».[۲۱]

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. «هر انسانى وارد محشر مى‏گردد در حالى که همراه او حرکت دهنده و گواهى است»، ق، ۲۱٫

[۲]. خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فىِ سِلْسِلَهٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ؛ او را بگیرید و دربند و زنجیرش کنید!

سپس او را در دوزخ بیفکنید! بعد او را به زنجیرى که هفتاد ذراع است ببندید؛ الحاقه، ۳۰ – ۳۲٫

[۳]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۱۹، ا ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۳۴۹، دفتر انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ ق؛ مکارم، شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۲۵۹، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش.

[۴]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه( للصبحی صالح)‏، ص ۱۱۶، هجرت، قم، چاپ اوّل، ۱۴۱۴ ق.‏

[۵]. ضحاک.  

[۶]. مجمع البیان، ج ‏۹، ص ۲۱۹٫

[۷]. «(به او خطاب مى‏شود:) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملًا تیزبین است»، ق، ۲۲٫

[۸]. طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۵، ص ۴۳۵، کتابفروشى مرتضوى، تهران، ۱۳۷۵ ش؛ مجمع البیان، ج۹، ص ۲۱۹٫

[۹]. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۱۳، ص ۲۸۱، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش.

[۱۰]. مجمع البیان، همان؛ المیزان، همان، ص ۳۴۹  – ۳۵۰؛ تفسیر نمونه، همان.

[۱۱]. مخزن العرفان، همان، ص ۲۸۱-۲۸۲٫

[۱۲]. ق، ۲۳٫

[۱۳]. المیزان، همان، ص ۳۵۱؛ مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص ۶۹۰، بنیاد بعثت، قم، بی تا؛ سید کریمى حسینى، سید عباس، تفسیر علیین، ص ۵۱۹، اسوه، قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.

[۱۴]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعى از محققان‏، ج ۵، ص ۳۲۳، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، چاپ دوم‏، ۱۴۰۳ ق.

[۱۵]. مجاهد.

[۱۶]. «وَ مَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَانِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِین»؛ و هر کس از یاد خدا روى‏گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست. زخرف، ۳۶٫

[۱۷]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمى، تحقیق، موسوی جزایری، سید طیب، ج ۲، ص ۳۲۴، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش؛ طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۴، ص ۱۶۷ – ۱۶۸، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.

[۱۸]. مجمع البیان، همان، ص ۲۲۰٫

[۱۹]. مجمع البیان، همان؛ المیزان، همان، ص ۳۵۱؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۲۴۹، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.

[۲۰]. المیزان، همان، ص ۳۵۱٫

[۲۱]. المیزان، همان؛ تفسیر نمونه، همان، ص ۲۶۹٫