«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إالی یوم الدّین».

خطاب قرار دادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

«یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا* إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا[۲]»؛ (الا ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفته‌ای. (هان) شب را (به نماز و طاعت خدا) برخیز مگر کمی. که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت پرداز). یا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش. ما کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن) را بر تو القا می‌کنیم). در ابتدا معمولاً خطاب مستقیم خداوند متعال به جانِ عزیز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نداریم؛ در قرآن کریم چهار مورد اسم شریف ایشان آمده است و این موارد هم برای خطاب قرار دادن نیست، بلکه برای اعلان مطلبی به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. مثلاً آیه شریفه «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا[۳]»؛ (محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند، آنان را در حال رکوع و سجود نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را می‌طلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانه‌های نورانیّت پدیدار است. این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل مکتوب است که (مثل حال آن رسول) به دانه‌ای ماند که چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخه‌ای نازک و ضعیف باشد بعد از آن قوّت یابد تا آنکه ستبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان را (در تماشای خود) حیران کند (همچنین محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا کافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده که هر کس از آنها ثابت ایمان و نیکوکار شود گناهانش ببخشد و اجر عظیم عطا کند) در مقام حرف زدن با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیست و اعلان به ایشان می باشد. یا آیه شریفه دیگر که همین گونه است و می فرماید: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ  وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ[۴]»؛ (محمد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند). یا در سوره مبارکه محمّد که خداوند متعال می فرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ[۵]»؛ (و آنان که گرویدند و نیکوکار شدند و به قرآنی که بر محمّد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدایشان بود ایمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امر (دنیا و دین) آنها را اصلاح فرمود). هیچ کدام از این آیات در مقام تخاطب نیست، بلکه اعلان مطالب به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و حکایت است. در یک مورد نیز در قرآن کریم کلمه «احمد» آمده است که قول حضرت عیسی علیه السلام می باشد که خداوند بزرگ فرموده اند: «وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ[۶]»؛ (و هنگامی که عیسی مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق می‌کنم و نیز (شما را) مژده می‌دهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش (در انجیل من) احمد است بیاید. چون آن رسول ما با آیات و معجزات به سوی خلق آمد گفتند: این سحری آشکار است). هرجایی که خداوند خواسته اند با پیامبر شان تخاطباً صحبت کنند، عنوانی را برای آن مطرح کرده است. مثلا می فرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ[۷]»؛ (ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده‌ای، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوی دار که) خدا کافران را (به هیچ راه موفقیتی) راهنمایی نخواهد کرد)؛ یا در جایی دیگر خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ[۸]»؛ (ای پیغمبر با کافران و منافقان جهاد و مبارزه کن و بر آنها بسیار سخت‌گیر، و مسکن و مأوای آنها دوزخ است که بسیار بد بازگشتگاه و منزلگاهی است). اگر «طه» و «یس» را هم به حساب بیاوریم، اجمالاً اسم شریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقامِ تخاطب نیست، بلکه به صورت عنوان استفاده شده است.

عنوان در هر جایی تناسبی دارد و تناسب آن در این دو سوره هم واقعیت ظرفی است که خداوند با آن ظرف با وجود نازنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صحبت می کنند. به بک جهتی می توان گفت که این در مقام بدون تعارف بودن است. خداوند با پیامبرش بدون تعارف است و مثلاً خطاب به رسول الله می فرماید: ای آقایی که عمامه به سر داری! و این یک نشانه است. در هر دو موردی که خدای متعال به پوشش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم توجّه کرده است، پیامبر در حالی بودند که با آن پوشش برایشان اتفاقی در حال رخ دادن بوده است و خداوند هم متناسب با آن حال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را مورد خطاب قرار داده اند و خداوند با ایشان بسیار راحت و صمیمی صحبت کرده اند. این نکته ی اول که خدمت شما بیان شد.

قیام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در همه حالات

نکته ی دیگر در مقام آیات شریف «یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ»؛ (الا ای رسولی که خود را به لباس (حیرت و فکرت) در پیچیده‌ای) و «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ»؛ (الا ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفته‌ای) این است که بنده در جایی ندیدم اما به نظرم جای تأمل دارد، این است که قنوداً در رختخواب و قرار گرفتن در مقامِ استراحت با قیام منافاتی ندارد. وجود اقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقامِ کناره گرفتن از مردم و در داخل منزل بودند و به خودشان پوششی گرفته بودند که رفع خستگی و آلام شده باشد. خداوند متعال می فرمایند همین حالت هم می تواند قیام باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «یارَبِّ ، یارَبِّ! قَوِّ عَلى خِدمَتِکَ جَوارِحی وَاشدُد عَلَى العَزیمَهِ جَوانِحی[۹]»؛ (پروردگارا، پروردگارا! اندام مرا بر خدمت گزارى ات نیرومند ساز و درونم را در تصمیم گیرى قوى دار). خداوند این موضوع را رد نمی کنند، بلکه آن را تأیید نیز می نمایند. به پیامبر می فرماید که تو دسار را پوشیده ای که قیام کنی. این موضوع که تدثّر یا تزمّل کرده ای و به وجود اینکه می دانم کار بیهوده و بدون قصدِ تقرُّب انجام نمی دهی، همه ی این حالات قیام محسوب می شود. خواب ایشان، قعود ایشان، جهاد ایشان و … همگی قیام محسوب می شوند مصداق آیه کریمه «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ[۱۰]»؛ (بگو که من به یک سخن شما را پند می‌دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید و (درباره من) عقل و فکرت کار بندید تا به خوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست، او جز این نیست که رسول خداست و از عذاب سخت روز قیامت که شما را در پیش است می‌ترساند) هستند. هر چیزی که حرکت و سیر به سوی خدا باشد، قیام است. اما اگر حرکتی سیر به سوی پروردگار نباشد و مایه کاهش انسان باشد، ضدِّ قیام است و در این صورت اصلاً قیامی وجود نخواهد داشت. خداوند متعال در این دو آیه می خواهند بفرمایند که: «کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِین[۱۱]»؛ (مؤمن دست چپ ندارد). یعنی مؤمن تمام وجودش برکت است. لذا خواب و تدثّر و تزمّل او هم قیام محسوب می شود.

نکته ی بعدی این است که چون وجود مقدس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در وعاءِ مُلکی هستند، حضرت حق تعالی با آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ» که منادای از دور است، ایشان را خطاب قرار می دهند تا پیامبر را بالا ببرند و ایشان را به خود نزدیک کنند که این نیز یک نکته ای بود که محضر شما عرض کردیم. مقام دسار و تدثّر و تزمّل برای این عالم است و عالم مُلک با عالم ملکوت و عالم قُرب فاصله دارد. خداوند متعال می خواهند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جهت بدهند؛ به همین دلیل کلمه «یا» را به کار برده اند که منادای از دور است. چون می خواهند بگویند که این ظرف فاصله دارد.

ویژگی خاصّ لیل در عبادات

مسئله ی دیگر این است که خداوند متعال «قیامِ به لیل» کرده اند؛ «لیل» خصوصیتی دارد که خداوند یکی از تفاوت های بین «لیل» و «نهار» را در همین آیه بیان فرموده اند. می فرمایند: «إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا[۱۲]»؛ (البته نماز شب (و دعا و ناله سحر) بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است). چون تمرکز و تمحّض در بندگی است، کسی هم که در مقام قیام برای پرستش است قدم استوار دارد. هیچ جاذبه ای وجود ندارد که بخواهد شخص را به سویی بکشد؛ در آن جایی که برای عبادت گام نهاده است، ثابت قدم و راسخ خواهد بود؛ «أَشَدُّ وَطْئًا». و همین طور می فرماید: «وَأَقْوَمُ قِیلًا»؛ وقتی انسان در دلِ شب خداوند را صدا می زند و با او مناجات می کند و یا به تلاوت قرآن می پردازد، «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا[۱۳]»؛ (همانا این قرآن (خلق را) به راست و استوارترین طریقه هدایت می‌کند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب بزرگ بشارت می‌دهد) این قرآن َأَقْوَمُ قِیلًا خواهد بود؛ ولی مناجات در شب با مناجات کردن در روز تفاوت دارد؛ در روز گناه گنهکاران حجاب است، هرچند که خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محجوب نیستند. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ[۱۴]»؛ (پس (ای رسول ما، بر آزار امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن (یعنی بر گناه امت نادان از درگاه خدا آمرزش خواه) و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز) بالاخره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جانِ ما هستند؛ همان گونه که خداوند تبارک و تعالی می فرمایند: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ[۱۵]»؛ (همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است). ما اعضای وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستیم. لذا حجابی که بر امّت و پیروان ایشان هست را مانند حجاب خودِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حساب می آورد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همه ی ما را از خودشان می دانند و گناهِ ما را بر نمی تابد و در مقامِ رفع این حجاب هستند. در شب گناه کم است؛ مخصوصاً هنگام سحر این گونه است. در روایتی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام آمده است که فرمودند: «قالَ موسى علیه السلام : أیُّ عِبادِکَ أبغَضُ إلَیکَ ؟ قالَ : جِیفَهٌ باللَّیل ، بَطّالٌ بالنَّهارِ[۱۶]»؛ (موسى علیه السلام [به خداوند متعال ]عرض کرد : کدام بنده ات نزد تو منفورتر است؟ فرمود : مردارِ شب و بی کارِ روز). حتی آن کسانی که اهل عیش و نوش هستند، اوایل شب این گناه را انجام می دهند و مانند مُرده می افتند. اما سحر برای پارسایان است. «أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا[۱۷]»؛ (چون شب شود (براى نماز) برپا ایستاده آیات قرآن را با تأمّل و اندیشه مى خوانند). لذا نوع عنایات معراجی پروردگار متعال که با بعضی از پیامبران شان مطرح کرده اند، از شب نام برده اند و روز را مطرح نکرده اند. «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ[۱۸]»؛ (پاک و منزه است خدایی که در (مبارک) شبی بنده خود (محمّد) را از مسجد حرام (مکّه معظّمه) به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماییم که او (خدا) به حقیقت شنوا و بیناست). با وجود این که معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مکرّر بوده است، اما ظرف معراج شب است و در طول روز نقلی نداریم که پیامبر اکرم به معراج رفته باشند. خداوند بنای این را دارند که لیل را مطرح کنند و اسراء و معراج برای اهل دل در شب پیش می آید و در طول روز این حالات وجود ندارد.

یا در مورد وجود نازنین حضرت موسی علیه السلام می فرماید: «وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ[۱۹]»؛ (و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش). حضرت موسی علیه السلام در آن چهل روز هیچ گونه خواب و خوارکی نداشتند؛ شب و روز این گونه بودند؛ شیدا و بیقرار بودند؛ ولی خداوند روز را مطرح نکرده و فقط به شب اشاره کرده است. حضرت موسی علیه السلام خودشان ممحض بودند ولی در طول روز در جامعه گناهان زیادی صورت می گیرد و فضای آماده ای وجود ندارد. در صورتی که در شب مخصوصاً پایان شب زمان مناسبی برای اهل دل و انسان های صاف و زُلال است. زیرا هم خودشان زُلال هستند و هم غبار بیرونی برایشان مشکل به وجود نمی آورد. درست است که وجود نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مطهّر است، اما گناه امّت مشکل ساز است. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «انّه لیغان علی قلبی و انّی لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّه [۲۰]»؛ (دل من را غبار می گیرد، ابر می گیرد و در هر روزی من هفتاد مرتبه استغفار می کنم). پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم گناه آن ها را حجاب قلب خودشان می دانند. لذا مسئله ی لیل در آیینه وحی الهی و قرآن کریم یک ویژگی برای ارتباط خاصّ با خداوند دارد. سیم دل در شب زود به خداوند وصل می شود و امواج غیب و الهی زود جذب می شوند و چون فضا پاکیزه است، صدای انسان به درجات بالا می رسد. پس در این جا و در اول حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسئله ی لیل مطرح شده است و تذکر به این موضوع است که اگر بخواهی در روز موفق باشید، باید توفیق روز را در شب از خداوند متعال بگیرید؛ «قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا[۲۱]». این نکته صحیحی که دوستان هم گفتند و حضرت علامه هم فرموده اند، خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مخیّر بین سه امر هستید که نصف و یا کمی کمتر و یا بیشتر از نصف باشد و نباید بیش از این سخت گیری کرد. باید به حال خود توجّه کنید و به مقدار اقتضاء با خداوند کنار بیایید؛ خداوند هم می فرماید که ما سخت نمی گیریم. خلاصه منظور این است که پیامبر اکرم عمده ی شب را با خداوند راز و نیاز کند و در طول روز به مشکلات بندگان الهی رسیدگی بفرمایند.

مفهوم و اهمیّت کلمه «ترتیل»

«أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا[۲۲]»؛ این سؤالی که جناب آقای آقازاده مطرح نمودند، هیچ منافاتی ندارد و جای سؤالی هم نیست. همین آیاتی که با هم مرور کردیم، با فرض اینکه همین آیات باشند و إقرأ هم هنوز نازل نشده باشد، در همین حین که آیات را به تو (پیامبر) نازل می کنیم، نحوه ی ادای آن را هم به تو آموزش می دهیم و این ها را با ترتیل ادا کن. به علاوه قرآن کریم در مقام انزال «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ[۲۳]»؛ (ما این قرآن عظیم الشأن را در شب قدر نازل کردیم) بوده و بر دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل بوده است. مقام ملکوتی قرآن در وجود پیامبر متمکّن بوده است و بعدها که به ترتیب جبرئیل آیات را به ایشان نازل می کنند، همان چیزی که در وجود خودشان بوده است را به مقام لفظ و ترتیل و احکام و معارف و تفضیل می رساند و ترتیب آن با همین ترتیل صورت می گیرد. ترتیل را هم گفته اند که حفظ حروف است؛ وقوف در موارد وقفه است؛ و همراه با تأنی و بدون عجله می باشد. طوری باشد که انسان هم بتواند معانی آن را هضم کند و هم شنونده بتواند این خوراک را بر جانش بنشاند «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا». حال احتمالی که در این جا داده شده است و روایت هم در ذیل آن وجود دارد، امرِ به نمازِ شب است. حبیب نقلی دارد که در جنگی یک مجاهدی مشغول خواند نماز شب بود و در نماز سوره بقره را تلاوت می نمود؛ دشمن شروع به تیراندازی کرد و تا جایی که این مجاهد توان داشت سعی کرد که خواندن سوره را قطع نکند، ولی بعد از اینکه مشاهده کرد جبهه در خطر است، نمازش را خلاصه کرد و به دفاع پرداخت. به اعتبار اینکه در نماز خواندن بعد از قرائت سوره حمد، انتخاب سوره دوم به اختیار خود نمازگزار است، در صدر اسلام سوره های بلند را نیز قرائت می کردند و به همین دلیل نماز خواندن ترتیل قرآن نیز به شمار می آید. خداوند می خواهد به ما بفرماید که در حالی که نماز شب را هم می خوانید، قرائت آن را هم زیبا و با ترتیل و لحن خوش ادا کنید. سبک برخی بزرگان هم این گونه بوده که نماز شب را می خواندند و بعد به تلاوت قرآن کریم تا اذان صبح ادامه می دادند. هم نماز شب را ادا می کردند و هم تلاوت قرآن را انجام می دادند که ظاهر آیه شریفه هم به هر دو مورد اشاره دارد؛ «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا».

اما در ادامه می فرماید: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا[۲۴]»؛ یک نکته در «سَنُلقِی» وجود دارد. در آیات مکرّری «سَ» به معنای «قَد» به کار رفته است؛ مانند آیه شریفه که می فرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۲۵]»؛ (و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را می‌بیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه می‌شوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است بازگردانیده شوید و او شما را به کردارتان واقف سازد). خداوند دارای علم همیشگی هستند و علم خداوند محیط است؛ پس «فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ» یعنی «قَد یَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ» و در این جا هم معنی «سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا» این نیست که به پیامبر بفرماید بعداً قرآن را بر تو نازل خواهم کرد؛ بلکه محققاً قرآن بر شما نازل خواهد شد و قول ثقیل مطالبی دارد که اگر عمری باقی بود در جلسات آینده عرض خواهیم کرد.

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲] سوره مبارکه مزمل، آیات ۱ تا ۵٫

[۳] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹٫

[۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۴٫

[۵] سوره مبارکه محمّد، آیه ۲٫

[۶] سوره مبارکه صف، آیه ۶٫

[۷] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷٫

[۸] سوره مبارکه توبه، آیه ۷۳٫

[۹] مصباح المتهجّد : ص ۸۴۹ .

[۱۰] سوره مبارکه سبأ، آیه ۴۶٫

[۱۱] تفسیر القمی، ج۱، ص۳۷٫

[۱۲] سوره مبارکه مزمل، آیه ۶٫

[۱۳] سوره مبارکه اسراء، آیه ۹٫

[۱۴] سوره مبارکه غافر، آیه ۵۵٫

[۱۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۸٫

[۱۶] قصص الأنبیاء : ۱۶۳ / ۱۸۵٫

[۱۷]   خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه.

أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا، یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ، رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ؛ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ، أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ.

ترجمه: چون شب شود (براى نماز) برپا ایستاده آیات قرآن را با تأمّل و اندیشه مى خوانند، و با خواندن و تدبّر در آن خود را اندوهگین مى سازند، و بوسیله آن به درمان درد خویش کوشش دارند (از خواندن و عمل بقرآن چاره رهائى از عذاب و سختى رستخیز را مى جویند)، پس هرگاه به آیه اى برخورند که بشوق آورده و امیدوارى در آن است (پاداش نیکوکارى را بیان میکند) بآن طمع مى نمایند و با شوق بآن نظر میکنند مانند آنکه پاداشى که آیه از آن خبر مى دهد در برابر چشم ایشان است و آنرا مى بینند، و هرگاه به آیه اى برخورند که در آن ترس و بیم است (از کیفر بد کارى سخن مى گوید) گوش دلشان را بآن مى گشایند چنانکه گویا شیون و فریاد (اهل) دوزخ در بیخ گوشهایشان است، و (در پیشگاه الهىّ براى رکوع) قدشان را خم میکنند، و (براى سجود) پیشانیها و کفها و زانوها و اطراف قدمهاشان را بروى زمین مى گسترانند، از خداى تعالى آزادى خویش را (از عذاب رستخیز) درخواست مى نمایند.

[۱۸] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱٫

[۱۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۲٫

[۲۰] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۱۷ ص ۴۴٫

[۲۱] سوره مبارکه مزمل، آیات ۲ و ۳٫

[۲۲] سوره مبارکه مزمل، آیه ۴٫

[۲۳] سوه مبارکه قدر، آیه ۱٫

[۲۴] سوره مبارکه مزمل، آیه ۵٫

[۲۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۰۵٫