در این متن می خوانید:
  1. سوره مدثر[۱]
    1. آیه اول
    2. آیه دوم

سوره مدثر[۱]

﴿یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ[۲]

﴿قُمْ فَأَنْذِرْ[۳]

﴿وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ[۴] 

﴿وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ[۵]

﴿وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ[۶]

﴿وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ[۷] 

﴿وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ[۸]

 

آیه اول

قرآن مافوق ترجمه است،[۱۰] از همین رو واژه «مدثر» تداعی‌گر معنایی است که عبارت «جامه به خود پیچیده» آن معنا را تداعی‌ نمی‌کند. از سوی دیگر، امام باقر j نیز می‌فرماید: «إِنَّمَا یَعْرِفُ اَلْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ»؛[۱۱] هر کس مخاطب قرآن است، فهم قرآن نیز به او داده شده است. بر همین اساس پیغمبر اکرم o ظرف و جلوه‌ی قرآن است و خطابات گوناگون الهی مانند «مدثر»، «مزّمل»، «یا ایها النبی»، «یا ایها الرسول» و «أَسْری‌ بِعَبْدِهِ» که بدون عنوان است، جملگی بیانگر آن است که خداوند سبحان در تمامی حالات فهم قرآنی را به رسول الله o عطا نموده است.

نکته دیگر آن است که حضرت به طور مستقیم مورد خطاب الهی قرار گرفته است، بدین معنا که خداوند به جبرئیل نفرمود برو و این خطاب را منتقل کن، بلکه مستقیماً با پیغمبر خود که در حالات گوناگون قرار داشته، تخاطب نموده است؛ و در اثر این خطاب مستقیم، عناوینی چون “مدثر” موضوعیت پیدا کرده‌اند و برای بشریت تبدیل به نور، راهنما و راهبر شده‌اند.

به بیان دیگر یکی از درس‌های خطاب الهی در حالت «دثار» پیغمبر o، آن است که انسان باید در همه‌جا «حیا» داشته باشد، حتی در تنهایی و خصوصی‌ترین حالات خویش؛ درنتیجه کسی که عریان و بی‌حیاست مورد خطاب خدا قرار نخواهد گرفت، بلکه یکی از لوازم چنین خطاباتی، دارا بودن پوشش، لباس و حیا می‌باشد. حیا به اندازه‌ای حائز اهمیت است که عبادت گروهی از ملائکه‌ی الهی «حیا ورزیدن» می‌باشد، بدین صورت که پیوسته با حالتی سر به زیر حیا می‌کنند، و مأموریتی جز این بر عهده آنان نیست.[۱۲]

نکته دیگر آن است که تنها انسان‌هایی حق حیات و حق قیام دارند که لباس حیا و حرمت داشته باشند، این در حالی است که برخی حتی با پوشیدن لباس نیز دست از عریانی و بی‌حیایی بر نمی‌دارند، برخی رفتارشان فاقد حیاست، و در مقابل گروهی نیز هستند که در پوشش و رفتار خود حیا را رعایت می‌کنند.

 

آیه دوم

بر اساس آیه شریفه‌ی ﴿قُمْ فَأَنْذِرْ،[۱۳]حضرت ربوبی پیامبر خود را به امر “‌قیام” مکلف نمود، و ایشان در تمام حالات مانند خوردن، آشامیدن، ازدواج، صلح، جنگ و حتی در خواب نیز مخاطب این خطاب الهی قرار داشتند، از همین رو همواره مأمور به قیامی توأم با انذار، تهجیر و تکبیر بودند. این در حالی است که در نقطه‌ی مقابل، برخی در قیام و جهاد خود نیز قاعدند: ﴿وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ عَلَى القاعِدینَ أَجرًا عَظیمًا.[۱۴]

* نکته دیگر آن است که مراد از «انذار» به کار رفته در این آیه کریمه، قیام و انذار «علی الاطلاق» است، بدین معنا که از یک سو رسالت ایشان فرا زمانی، فرا مکانی و فرا مناسکی است و بُعد جهانی دارد، و از سوی دیگر شامل انذار اعتقادی، اخلاقی و عملی می‌باشد.

* نکته‌ی بعدی آن است که دلالت این آیه شریفه بر اطلاق رسالت، از حیث فقدان متعلق و نبود قید می‌باشد؛ و در آیاتی نظیر ﴿لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ،[۱۵] ﴿نَذِیرًا لِلْبَشَرِ[۱۶] و﴿وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ[۱۷] ضمن توضیح و تقیید این اطلاق، بر جهان‌شمولی رسالت پیامبر اسلام o تصریح شده است، از همین رو می‌توان این قیام را سر لوحه رسالت نبی مکرم اسلام o دانست.

* نکته دیگر آن‌که در این کریمه تنها «انذار» مطرح شده و از «تبشیر» سخنی به میان نیامده است، زیرا عامه مردم با توجه به گرفتاری‌های اخلاقی و اعتقادی رایج در جوامع بشری، بیش از هر چیز دیگر نیازمند هشدار، انذار و بیدارگری هستند.[۱۸] به عنوان نمونه غالب مردم در سرتاسر زمین و در اکثر ازمنه و قرون، گرفتار آلودگی شرک بوده و هستند: ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ؛[۱۹] و بشر غرق در فساد است: ﴿وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ[۲۰] [و برای رهایی خود اندیشه نمی‌کند:] ﴿بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ[۲۱] و ﴿وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ.[۲۲]

* نکته دیگر آن است که معیار سنجش «قیام انسان»، نیت اوست. در برخی از جنگ‌های رسول خدا o عده‌ای از حاضرین در صفوف مسلمین که جان خود را در معرکه‌ی نبرد از دست دادند، به دلیل نیات غیر صادقانه‌ای که در میدان رزم داشتند، به جای کسب مقام رفیع شهادت، جایگاه «قتیل الحمار» و «قتیل ام جمیل» نصیبشان شد.

* نکته بعدی آن است که فلسفه قیام بیداری بشریت است، در نتیجه باید قیام ملازم هشدار باشد، و از موضعی تحقق یابد که جبهه باطل بیدار و هشیار شود، و بترسد. به عبارت دیگر قیام لله جهت دار، بیدارگر، هشدار دهنده و بازدارنده از موجبات عذاب الهی و اسباب سقوط بشر است.[۲۳]


[۱]. برگرفته از جلسات اخلاق در قرآن ۱۰۰، مورخه ۳۱/۳/۱۳۹۹؛ اخلاق در قرآن ۱۰۱، مورخه ۰۷/۴/۹۹؛ اخلاق در قرآن ۱۰۲، مورخه ۱۴/۴/۹۹؛ اخلاق در قرآن ۱۰۳، مورخه ۲۱/۴/۹۹؛ و اخلاق در قرآن ۱۰۴، مورخه ۲۸/۴/۹۹ می‌باشد.

[۲]. مدثر؛ ۱ – ای جامه برخود پوشیده

[۳]. مدثر؛ ۲ – برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده)

[۴]. مدثر؛ ۳ – و پروردگارت را بزرگ بشمار

[۵]. مدثر؛ ۴ – و لباست را پاک کن

[۶]. مدثر؛ ۵ – و از پلیدی دوری کن

[۷]. مدثر؛ ۶ – و منّت مگذار و فزونی مطلب

[۸]. مدثر؛ ۷ – برای پروردگارت شکیبایی ورز

[۹]. مدثر؛ ۱ – ای جامه برخود پوشیده

[۱۰]. بیان استاد: علامه طباطبایی قبل از انقلاب مقاله‌ای نوشته‌اند مبنی بر این‌که قرآن مافوق ترجمه است و این سخن حق است.

[۱۱]. کافی، ج۸، ص ۳۱۱؛ بحار الأنوار، ج۲۴، ص ۲۳۷٫

[۱۲]. بیان استاد: در روایات نیز آمده است هنگام رفتن به مستراح و حمام، از ملائکه‌ی کاتب خود بخواهید بیرون بمانند، بنابراین انسان باید به هر شکل ممکن در برابر این موجودات معصوم، حیا بورزد.

[۱۳]. مدثر؛ ۲ – برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده)

[۱۴].  نساء؛ ۹۵ – خداوند با پاداش عظیمی مجاهدان را بر قاعدان، برتری بخشیده است.

[۱۵]. انعام؛ ۱۹ – تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می‌رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم).

[۱۶]. مدثر؛ ۳۶ – هشدار و انذاری است برای همه انسانها

[۱۷]. انبیاء؛ ۱۰۷ – ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.

[۱۸]. بیان استاد: به ویژه در آغاز بعثت نبی مکرم اسلام که جهان کاسفۀ النّور بوده است.

[۱۹]. یوسف؛ ۱۰۶ –  و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند!

[۲۰]. توبه؛ ۸- و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!

[۲۱]. عنکبوت؛ ۶۳-  امّا بیشتر آنها نمى‌اندیشند.

[۲۲]. روم؛ ۶ – ولی بیشتر مردم نمی‌دانند!

[۲۳].  بیان استاد: آیات کریمه این سوره در مقام تربیت پیامبر اکرم و بیان رسالت ایشان هستند، از همین رو ابتدا دستور به قیام به منظور هدایت و انذار می‌دهد.